ازاینرو، معمولاً در اجتماعاتِ مدني تلاش بر این است که قانون واحدي مرجع همة افراد جامعه باشد.
سوم. مديريت واحد
برای رسیدن به جامعهای واحد، در کنار دو عامل پیشگفته، عاملي تعيينکننده و نهايي مطرح است، و آن مسئلة اجرا و مديريت است. باید دستگاه اجراييِ واحدي وجود داشته باشد که نظام ارزشیِ واحدی را بر جامعه حاکم کند. در این صورت، سه رکن اساسیِ وحدت جامعه شکل گرفته، میتوانیم جامعة واحدِ معقولي داشته باشيم که افراد آن يکديگر را برای رسیدن به سعادت دنيوي و ابدي یاری ميكنند. این عاملِ سوم، «امامت و رهبری» نام دارد.
بر اساس آنچه گفته شد، اولاً نخستین نیاز تشکیل جامعهای واحد، وجود روح همدلی در بین افراد جامعه است و این مهم، فقط در سایة عدالت حاصل میشود؛ ثانیاً، وجود منبعی برای ارائة نظام ارزشیِ واحد و رجوع به آن در هنگام اختلافات، ضروری مینماید؛ ثالثاً، باید دستگاه اجراییِ واحدی وجود داشته باشد که بتواند عملاً این مسائل را تأمین کند. با این سه رکن، وحدت جامعه تأمین خواهد شد.
ب) اهلبيت(عليهم السلام)؛ مرجع علمي و اجراييِ جامعه
گفتيم كه اصل ارزشمند بودنِ عدالت، حکم بدیهیِ عقل است و اختلافی بر سر آن وجود ندارد، اما دو مسئلة ديگر باقي ميماند: چه کسي بايد نظام ارزشيِ صحيح را تعيين کرده، احکام و قوانين را تثبيت کند؟ و چه کسي بايد متصدي اجرا و رهبري