نیازمند استقامت و صبرِ بر طاعت است، تا بر لذت خواب و راحتطلبی غلبه کرده، با خدای خویش مأنوس شود. در محاورات، معمولاً صبر به مقاومت در برابر اين عوامل معنا نمیشود. مثلاً اگر کسي با وجود خوابآلودگیِ شدید، نيمهشب بيدار شده، روح خویش را با وضو مهیای اقامة نماز شب و مناجات با خدا کند، معمولاً در عُرف، عمل او را صبر نمينامند؛ درحالیکه تلاش او مصداقی از صبرِ بر طاعت است.
هـ) استقامت در برابر دشمنان؛ مصداق صبرِ بر طاعت
اگر بخواهیم از مصداقی روشن برای صبرِِ بر طاعت نام ببریم، باید صبر در مقابل دشمنان را در ميدان جنگ بیان کنیم. امروزه ما در مقابل دشمناني قرار گرفتهايم که قرآن آنان را دشمن دین دانسته، میفرماید: وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُم؛(495) «و مشركان، پيوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند، شما را از آيينتان برگردانند».
برخي گمان ميکنند که امروزه جبهة مستکبران، فقط تمنای به چنگ آوردن منافع مادی، مانند نفت را دارند و اگر منافع اقتصاديِ آنها تأمين شود، ديگر مشکل ما حل خواهد شد. اين گمان ناشي از روحية سازش و بُزدلي در وجود کسانی است که در این خیالات به سر میبرند و حقيقت آن، چیزی جز عافيتطلبي نیست. چنین افرادی خواهان زندگی راحت و آسوده بوده، نميخواهند خود را به خطر بيندازند و براي توجيه کار خود در برابر مردمی که آنها را افرادی بيغيرت و خائن خطاب ميکنند، ميگويند: شما با عالَم سیاست آشنا نبوده، سياستمدار نیستید. سیاست اقتضا میکند که ما با قدرتی چون امريکا، سازش کنيم تا خطرها از جامعة ما رفع