صفحه ٤٦١

شود! اين روحیه، درست نقطة مقابل صبر است. صبر اقتضا می‌کند که ما مردانه در برابر مستکبری که جز به بردگی ما نمی‌اندیشد، بايستيم. البته در این مسیر، داشتن نقشه و تدبير از ضروریات است، اما آنجا که وظیفة الهیِ خویش را تشخیص دادیم، بايد ثابت‌قدم ایستاده، از تنبلي و سستي دوری کنيم. همیشه کسانی بوده‌اند که برای فرار از امر خدا، به دنبال بهانه می‌گشته‌اند.
در سال 38 هجری، هنگامی که سربازان معاویه به شهر اَنبار حمله و آن را غارت کرده و زيورآلات زنان را به‌زور از آنان ربوده و بدون کمترین تلفاتی بازگشته بودند، امیرالمؤمنین(عليه السلام) با قلبی پر از اندوه و درد، بهانه‌جویی‌های راحت‌طلبان و سست‌عنصران لشکر خویش را این‌چنین سرزنش می‌نمایند:‌
أَلاَ وَإِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلاَءِ الْقَوْمِ لَيلاً وَنَهَاراً وَسِرّاً وَإِعْلاَناً وَقُلْتُ لَكُمُ اُغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُم فَوَاللَّهِ مَا غُزِي قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا، فَتَوَاكَلْتُمْ وَتَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيكُمُ الْغَارَاتُ وَمُلِكَتْ عَلَيكُمُ اَلْأَوْطَانُ... فَقُبْحاً لَكُمْ وَتَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى، يُغَارُ عَلَيكُمْ وَلاَ تُغِيرُونَ وَتُغْزَوْنَ وَلاَ تَغْزُونَ وَيُعْصَى اللَّهُ وَتَرْضَوْنَ! فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيرِ إِلَيهِمْ فِي أَيامِ اَلْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَيظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ، وَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيرِ إِلَيهِمْ فِي الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ، كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَالْقُرِّ، فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَاَلْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَاللَّهِ مِنَ السَّيفِ أَفَرُّ! يا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَلاَ رِجَالَ؛(496)