حاجت او را برآورده سازد، عمل خاصی را انجام دهد، درعینحال، یا از ابتدا قصد تقلب داشته باشد، يا بعد از برآورده شدن حاجتش، در وفای به عهدش سهلانگاري کند، چگونه میتوان زشتی عمل او را توصیف کرد؟ چنین انسانی درحقیقت خود را رسوا و از سعادتْ محروم کرده است. بنابراین، خيانت به خدای قادرِ متعال، بسیار زشتتر از خیانتهایی است که انسانها در حق يکديگر مرتکب ميشوند.
هـ) نفاق؛ ثمره عهدشکني
فرازی که از خطبة مبارک حضرت زهرا(عليها السلام) در این بخش از نظر گذراندیم، با اصل کليِ پیشگفته ارتباط دارد. يکي از دو آموزهای که حضرت بدانها اشاره فرمودند، وفاي به نذر است. نذر مشروطْ آن است که انسان با خدای خویش پیمان ببندد که اگر خداوند حاجت او را برآورْد، مثلاً سه روز روزه بگيرد، یا اگر در معاملهاي سود معيني به دست آورد، ده درصدش را در راه خدا انفاق کند، یا يک کشاورز نذر کند که اگر خداوند محصولی پربار روزی او کند، قسمتی از درآمد خود را به کار خیر اختصاص دهد. اگر خداوند حاجت کسی را که چنین نذرهایی کرده است، برآورد، اما وی عهد خویش را به فراموشی سپارد و به عهد خود وفا نکند، خدا اين خيانت او را ناديده نميگيرد؛ چراکه سنت الهی این است که زمينة رشد و تکامل انسان را فراهم نماید، تا انسان با اختیار خویش استحقاق پاداش بیابد. نيز زمینة سقوط و تنزل او را هم فراهم کند، تا اگر خواست با سوء اختيارش تنزل کرده، مستحق عقوبت شود. انسان موجودي است که خدا به او اختيار داده است که يا راه رشد را انتخاب کند، يا راه سقوط را. بنابراين، او زمينة انتخاب را برای ما فراهم میکند.