درواقع رابطة نعمتهاي الهي را با بندگان تبيين ميکنند. حضرت در جملات پيش، کثرت، کيفيت و طولاني بودن مدت نعمتهاي خداي سبحان را بيان کردند و در اين بخش به رابطة نعمتها با خلايق پرداخته، تعاملي را کانون توجه قرار ميدهند که بين متنعمان و اين نعمتها وجود دارد.
2. شکر نعمت؛ راهي براي افزايش نعمت
نخستين نکتهاي که صديقة طاهره(عليها السلام) در اين بخش بيان ميفرمايند اين است که خداي مهربان علاوه بر اينکه نعمتهايي را به بندگانش عطا فرمود، مردم را به شکر نعمتهاي الهي دعوت کرد تا بر نعمتهايشان افزوده شود: وَنَدَبَهُمْ لِاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّکرِ لِاتِّصَالِهَا؛ «و خداوند براي فراوان و مداوم نمودن نعمتها بندگان را به شکر دعوت فرمود».
اين دعوت الهي، خود نعمتي است عظيم، فراتر از همة نعمتهاي خداوند. خداوند با بخشش نعمتهاي ابتدايي، چيزي را در حق مخلوقات خويش فروگذار نکرده است؛ اما علاوه بر اين، راهي ديگر را بر روي بندگان خويش گشوده است تا بتوانند نعمتهاي خود را افزايش دهند. سنت اولي الهي اين است که هرآنچه را حيات مخلوقات بدان نيازمند است، به آنها عطا کند؛ اما او لطف بالاتري در حق مخلوقات خويش کرد و اجازه داد از نعمتهاي بيشتري بهرهمند شوند. حقيقت اين است که زندگي انسان با قوت لايموتي دوام مييابد و بدون تنوع غذايي هم امکان سپري کردن زندگي براي او وجود دارد و ضرورتي ندارد که خداوند انواع ميوه، سبزي، گوشت، شير، عسل و روييدنيهاي مختلف را در اختيار او قرار دهد. براي مثال در هنگام بازگشت بنياسرائيل