بنا بر روايات، نوري که خداي سبحان در اين آية شريفه به خود استناد ميدهد، نور اهلبيت(عليهم السلام) است.(255) البته زمين در آن روز به چيزي ديگر تبديل ميشود که باز حقيقت آن براي ما روشن نيست: يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيرَ الأَرْضِ وَالسَّماواتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار؛(256) «در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها مبدل مىشود، و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مىشوند».
در آن روز زمين به نور خداوند روشن ميشود. خداوند اين نور را به خود نسبت ميدهد و اين نشان از پاکي و قداست آن نور دارد؛ مانند آنجا که روحِ دميدهشده در آدم را به خود نسبت ميدهد: نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي؛(257) «از روح خودم در آن دميدم».
اين حقايق در روايات براي ما بيان شدهاند و ما خداوند را هزاران بار شکر ميکنيم که ما را با اين معارف آشنا کرد. اين معاني آنقدر بلندند که صدها فيلسوف و حکيم از درک حقيقت آن قاصرند، مگر کساني که خداي سبحان ديدة قلب آنها را با آن حقيقت آشنا ساخته و آن نور را بهگونة حضوري نشانشان داده است. نمونة بارز چنين قلب پاکي، قلب مطهر مولا اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) است که پردهها از برابر چشم او کنار رفته، ميفرمودند: لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يقِينا؛(258) «اگر پردهها کنار روند، چيزي بر يقين علي افزوده نخواهد شد».
الف) عالم نور
صديقة طاهره(عليها السلام) هنگامه برگزيده شدن پيامبر گرامي اسلام(صلى الله عليه وآله) را پيش از خلقت اين