صفحه ٥٠٢

الف) ضرورت قوانین کیفری
حضرت زهرا(عليها السلام) در ادامة بیان حکمتِ برخی از آموزه‌های دینی، به بیان حکمت قصاص پرداخته، می‌فرمایند: «[خداوند] قصاص را برای محفوظ ماندن خون‌ها قرار داد». تبیین این بخش از خطبة مبارک صدیقة طاهره(عليها السلام)، نیازمند بیان مسئله‌اي از مسائل فلسفة حقوق، یعنی فلسفة جعل قوانین جزايی است. يکي از مسائلي که در مکاتب حقوقي مختلف دنيا مطرح مي‌شود، فلسفة جعل قوانين جزايي است. برای روشن‌تر شدن این مسئله، لازم است دربارة برخی از انواع قوانین توضیحی داده شود.
به‌طور یقین، انسان‌ها براي حفظ مصالح زندگي اجتماعيِ خویش به قانون نیازمندند. نبود ضابطه در رفتار انسان‌ها، موجب اختلال در زندگي آنها مي‌شود. اصل ضرورت این نیاز يا مسئله‌ای بديهي است يا قريب به بديهي. کمتر کسي است که در اين جهت شک داشته باشد. وضع قانون بدین‌معناست که مردم موظف‌اند برطبق آن عمل نموده، از حدود آن تخلف ننمایند. اما صرفاً با وضع قوانین، مقصود حاصل نمی‌گردد و افراد فراوانی برخلاف قوانین عمل می‌کنند. آیا اگر صرفاً قوانینی بر ممنوعیت گران‌فروشی، تقلب، ربا و جز اينها وضع شود، تمام این فسادها از بین خواهد رفت و کسی مرتکب آنها نخواهد شد؟ مسلماً این‌گونه نیست؛ چراکه قوانين خودبه‌خود ضمانت اجرا ندارند. ازاين‌رو، باز براي تأمين مصلحت اين دسته از قوانين، قانون‌گذار قوانين ديگري وضع می‌کند که ناظر به دستة اولِ قوانين هستند و اساساً برای مجازات متخلفانِ دستة نخست می‌باشند. به‌عنوان مثال، اگر در مرحلة نخست، قانونی مبنی‌بر ممنوعیت گران‌فروشی وضع می‌گردد، در این مرحله، قانونی برای مجازات گران‌فروش تشریع می‌شود. اکنون اگر قوانين مرحلة دوم نيز مانند قوانين مرحلة اول، فقط بر روي کاغذ