4. امتناع توصيف زباني خداوند
پس از اين دو، نوبت به توصیف زباني ميرسد. چرا ما نميتوانيم خداوند را آنگونه که حق اوست توصيف کنيم؟ زيرا ما چيزي را با زبان بيان ميکنيم که پيشتر در ذهن خويش تصور کرده باشيم؛ ازاينرو هنگامي که تصور صحيحي از چيزي در ذهن خود نداشته باشيم، نميتوانيم بيان صحيح و کاملي دربارة آن داشته باشيم. ازآنجاکه ما نميتوانيم با ابزارهاي ادراکي خود، تصوري صحيح از خداوند به دست آوريم، نميتوانيم او را بهطور کامل توصيف کنيم. همچنين نميتوانيم براي خداوند کيفيت، شکل و صفاتي از اين قبيل بيان کنيم؛ چراکه چنين توصيفاتي برآمده از ادراکات حسياند و همانگونه که نميتوان خداوند را با چشم ديد، با ساير حواس مانند لامسه و شامه نيز نميتوان او را درک کرد؛ زيرا در صورتي ميتوان چيزي را با حس درک کرد که جسم باشد و لازمة جسم بودن، محدود بودن است. البته خداوند از هر نقص و محدوديتي منزه است.
5. چگونگی ادراک عقلی خداوند، و نفی تشبیه و تعطیل
حضرت صديقة طاهره(عليها السلام) در فراز پيش يکي از ويژگيهاي توحيد را اين دانستند که خداوند براي ذهن ما درک عقلي روشني نسبت به توحيد قرار داده است. با توجه به فرمايش حضرت، اين پرسش مطرح ميشود که راه تحصيل اين درک عقلي چيست؟ اين پرسش وقتي ذهن را بيشتر به خود مشغول ميکند که ميبينيم معمولاً ادراکات عقلي ما از ادراکات حسي سرچشمه ميگيرند. اکنون با توجه به اينکه ادراک حسي راهي به درک خداي سبحان ندارد، چگونه ميتوان ادراکي عقلي از خداوند داشت؟ اين