صفحه ٤٩٠

امیرالمؤمنین علی(عليه السلام) بنا بر نقل نهج البلاغه می‌فرمایند: لا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيةِ الْخَالق؛(527) «در معصیت خالق از هیچ مخلوقی نباید اطاعت کرد».

ج) مراتب و احکام صلة رحم
آنچه دربارة مسئلة صلة رحم مورد اتفاق و اجماع صاحب‌نظران است، این است که قطع رحم حرام است. قطع رحم بدین‌معناست که انسان رابطة خویش را با خويشاوندان خود به‌گونه‌اي قطع کند که گويا آنها خويشاوند وی نيستند؛ بدین‌صورت که نه ديدوبازديدي با ایشان داشته باشد، نه به آنها احترامي بگذارد، نه برای ایشان هديه‌اي ببرد و نه ارتباط ديگري با آنها داشته باشد. چنین حرکتی قطعاً حرام است و از گناهان کبيره به‌شمار می‌آید. اما اصل صلة رحم تا اندازه‌اي واجب است که قطع رحم صورت نگیرد. اين دو از هم انفکاک‌پذیر نیستند. آنچه يقيني است، اين است که قطع رحم حرام است، اما مصداق قطع رحم چگونه معلوم مي‌شود؟ در پاسخ به این پرسش تقريباً همة علما فرموده‌اند: تعیین مصداق صلة ارحام یا قطع آن، امري عرفي است و شرايط زماني و مکاني و مرتبة خويشاوندي در آن تأثیرگذار است. ارتباط با خویشانی که بسیار به انسان نزدیک هستند، اقتضايی دارد و ارتباط با آنهايي که دورترند، اقتضايی دیگر. همچنین صلة رحم با کسانی که در شهر يا کشوری ديگر زندگی می‌کنند، به‌گونه‌اي ديگر است و گاه يک تماس تلفني برای تحقق آن کفايت مي‌کند. به‌هرحال، ارتباط با خویشاوندان بايد به‌گونه‌اي باشد که در عرف به‌عنوان مصداقی از ارتباط با خویشاوندان شناخته شود و آن حالت را مصداقی از قطع رحم ندانند.