قرآن کریم در این آیة شریفه، از ارزش خداوند در نزد انسانها برای بیان ارزش ارتباط با خویشاوندان بهره برده است و به انسانها گوشزد میکند: اکنون که پروردگار عالم برای شما از چنان ارزشی برخوردار است که در روابط خویش، هنگام اثبات ادعایی یا درخواست حاجتی و مسائلی از این قبیل، به نام او قسم یاد میکنید، بايد مراقب ادای حق او نیز باشید. در اینجا نیز با عطف ارحام و خویشاوندان به خداوند تبارکوتعالی و بهکارگیری یک فعل امر برای رعایت حق هر دو، نکتهای معنادار را القا میفرماید که همان عظمت حق خویشان است.
ب) احسان به والدین؛ حقي بدون قيد و شرط
نکتهاي که در ميان دهها روايت، توجه انسان را به خود جلب ميکند و یادآوری آن نيز مفید است، بيقیدوشرط بودنِ وجوبِ احسان به والدين است. در اين فریضه، مؤمن بودن و حتي مسلمان بودن والدین شرط نشده است. ازاینروست که اگر پدر و مادر، کافر هم باشند، بر فرزندان ایشان لازم است که اطاعت و احسان را در حق آنان رعایت کنند. البته پدر و مادرِ مسلمان حقی مضاعف بر فرزندان خویش دارند و اگر از هدایت مکتب تشیع برخوردار باشند، حقی دیگر بر عهدة فرزندان خویش مییابند. نیز با هر احساني که در حق فرزند خود ميکنند، حقی بر حقوق پیشین آنها افزوده میشود. جدای از این حقوق، والدین به صرف اينکه پدر و مادرند، بر فرزند خویش حقي دارند که مسلماني يا کفر، عدالت يا فسق، مهرباني يا بداخلاقي، هيچ تأثيري در اين حق نميگذارد. تنها استثنای این مسئله، این است که هرگز نبايد در معصيتِ خداوند از آنها تبعيت کرد و این قاعدة کلیِ دیگری است که در روایات بدان اشاره شده است.