ميکنند. حقيقت اين است که کيفيت نعمتهاي الهي بهگونهاي است که بههيچوجه قابل مقايسه با لطف ديگران در حق ما نيست. اگر کسي به ما هديهاي دهد، ميتوانيم لطف او را با پيشکشي جبران کنيم؛ اما چگونه ميتوان لطف آفرينندهاي را جبران کرد که هرچه هست از آنِ اوست؟ اگر تن و جان و مال و همة هستي من از اوست، از کدام خزانه ميتوانم پيشکشي به بارگاه او ببرم و گوشهاي از هزاران نعمت او را سپاس بگويم؟
ج) تصورناپذيري نعم الهي
سرور زنان عالم(عليها السلام) در توصيف سوم براي نعمتهاي خداوند، به ابدي بودن اين نعمتها اشاره ميفرمايند. حقيقت اين است که تفضلات الهي منحصر به نعمتهاي محدود و زودگذر دنيا نيست و خداي سبحان براي بندگان خويش نعمتهايي ابدي مهيا کرده است. اما معناي «ابدي» چيست؟ حقيقت اين است که اساساً ذهن محدود ما، توانايي درکي درست از مفهوم ابديت ندارد و هميشه ازسر ناچاري اينگونه مفاهيم را با قيدي منفي درک ميکند. بهعبارتديگر، هرگاه بخواهيم نامتناهي را تصور کنيم، نخست مفهوم متناهي را به تصور درآورده، سپس يکي از حروف نفي را نيز به ذهن ميآوريم و در کنار مفهوم متناهي قرار ميدهيم و با اين کار، گمان ميکنيم مفهوم نامتناهي را تصور کردهايم؛ درحاليکه مفهوم نامتناهي را تصور نکردهايم، بلکه مفهوم متناهي را تصور، و آن را نفي کردهايم. بنابراين ذهن ما توانايي درک مفهوم نامتناهي، و درنتيجه درک حقيقت صفات خداوند سبحان را ندارد؛ چراکه صفات الهي بيحدوحصرند. ازآنجاکه نعمتهاي الهي نيز پاياني ندارند، ذهن محدود ما را ياراي درکي کامل از آنها نيست.