نوع دوم، موانع بيرونيِ انسان است. مثلاً گاه انسان بر انجام یا ترک کاری تصمیم میگیرد، اما تمسخر اطرافيان، مانع عملي کردن تصمیم او میشود. چنین مانعی بهخصوص برای جوانان، فراوان اتفاق میافتد. گاه جوانی تصمیم به انجام کار خوبی میگیرد، اما تمسخر دوستان، او را وادار به عقبنشینی کرده، از انجام آن صرفنظر میکند، یا دوستی صمیمی از او خواهش میکند که به خاطر او از انجام آن کار صرفنظر کند. پس علاقة به آن دوست، مانع انجام آن عمل میشود. چنین موانعی از بيرون اثر ميگذارند.
نوع سوم، مشکلات و پيشامدهاي طبیعی و غیرانسانی است که مانعی بر سر راه انسان قرار داده، از تحقق تصمیم وی جلوگیری مینمایند. بيماريها، تصادفات و حوادث ناگهاني در این دسته از موانع قرار میگیرند.
بنا بر آنچه گفته شد، اگر انسان تشخيص داد که باید کاری را انجام دهد، بايد خود را براي مقابلة با اين موانع آماده ساخته، در مقابل اين عوامل دروني و بيروني مقاومت کند. نام اين مقاومت، «صبر» است. عامل دروني گاهي تمايلات شَهَواني است، از قبیل خوراکیها، لذتهای جنسی، شهوت مقام و ریاست و نظاير اينها. اگر انسان بر روی تمایلاتی پا گذاشت که مانع کار خیر، یا مانع ترک کار زشت هستند و تصمیم صحیح خویش را تحقق بخشید، مبارزه و مقاومتِ او مصداقی از صبر است؛ صبر بر طاعت خداوند یا صبر در برابر معصیت. هنگامی که تمایلات، انسان را به انجام معصیتی فرامیخوانند، او نیازمند صبر در برابر معصیت است و هنگامی که انجام فرمانی از فرمانهاي خداوند مستلزم تلاش و دوری از تنبلی است، وی نیازمند صبرِ بر طاعت است. جوانی که تصمیم میگیرد در دل سحر از خواب برخاسته، با خدای خویش مناجات کند، در هنگامة سحر،
رساترین دادخواهی و روشنگری ج1
بخش سوم/ فصل دوم: فهرستي از اسرار معارف کلي قرآن