صفحه ٤٣٤

نژادي داشته، در یک محل زندگي می‌کنند و معادل «Nation» در زبان انگليسي است، اما ملت در زبان عربي معنای دیگری داشته، به معنای آیین زندگی، روش، رفتار، آداب و سنت‌هاي حاکم بر یک جامعه است.(466) ملت به این معنا از جهت معنایی بسیار شبیه به دین است، با این تفاوت که معمولاً در معنای ملت، رفتار‌های عملی بیشتر مورد توجه است، اما در معنای دین، اگر نگوییم بیشتر، دست‌کم به همان میزانِ توجه به رفتارهای عملی، به اعتقادات و افکار بنیادین هم توجه می‌شود.(467) در قرآن کریم، خصوصاً ملت ابراهیم(عليه السلام) مورد تأکید قرار گرفته، به پيامبر گرامی اسلام(صلى الله عليه وآله) مي‌فرمايد: قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِين؛(468) «بگو: به‌درستی که پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده است، آيينى پابرجا؛ آيين ابراهيم كه از آيين‌هاى خرافى روى برگرداند و از مشركان نبود».
اگر ملت‌ها و روش‌هاي زندگي و نظام‌هاي ارزشيِ حاکم بر جامعه متفاوت باشند، افراد جامعه باهم ارتباطی نزدیک برقرار نکرده، نمی‌توانند جامعة واحدي تشکيل دهند. بنابراین، باید عاملی وجود داشته باشد که اختلافات فکری و سلیقه‌ای را رفع کند که موجب اختلاف در رفتار گشته، قوانینی مختلف و متضاد به وجود می‌آورند. باید مرجعی وجود داشته باشد که اگر افراد در تشخیص خوب‌ها و بدها اختلاف‌نظر پیدا کردند، با رجوع به آن مرجع بتوانند اختلاف خود را حل نمایند و راه صحیح را تشخیص دهند.