صفحه ٢٣٥

است كه رحمت و رأفت حاكم گردد، اما در موارد خاصّى كه قرآن نيز به آنها اشاره دارد، نبايد رحمت و رأفت نشان داد و آنجا بايد سخت‌گيرى، شدّت عمل و خشونت نشان داد. خداوند نيز هم داراى صفت رحمت است و هم داراى خشم، غضب و انتقام.

 8. ضرورت مبارزه با دشمنان و منافقان و برداشتن موانع هدايت
اما در ارتباط با دين و گسترش و دفاع از آن: اسلام در قرآن ابتدا دعوت به هدايت و ارشاد انسانها مى‌كند، در عين حال اگر كسانى جلوى نشر دعوت انبياء بخصوص پيامبر اسلام را گرفتند؛ قرآن فرمان مى‌دهد كه با آنان بجنگند و آن خارهاى سر راه هدايت انسانها را كنار بزنند. از اين رو، در عصر پيامبر و معصومان جهاد ابتدايى واجب گرديد، براى اين كه موانع هدايت مردم برداشته شود. بر اين اساس، وقتى پيامبر اسلام مبعوث مى‌گردد، مسأله اين نيست كه او مى‌تواند در امور داخلى كشورهايى چون روم و ايران دخالت كند و يا نمى‌تواند؛ بلكه واقعيت آن است كه پيامبر براى هدايت همه انسانهاى روى زمين مبعوث شده، پس هر كسى، حتّى پادشاه ايران و قيصر روم نيز، اگر با دعوت پيامبر مخالفت كرد، وظيفه پيامبر است كه با آنان بجنگد. از اين جهت براى سران كشورها نامه فرستاد و آنان را دعوت به اسلام كرد و از آنان خواست كه مسير هدايت مردم كشورهايشان را به روى رسول خدا و نمايندگان ايشان هموار سازند؛ و الاّ آماده جنگ گردند.
   پس با اين كه جهاد يكى از اصول مسلّم اسلام است و شيعه و سنّى و همه فرَق اسلامى بر آن اتّفاق دارند و كسى با آن مخالفت ندارد ـ و جهاد و جنگ با ائمّه كفر از اين جهت واجب شده بود كه آنها مانع هدايت و ارشاد مردم خودشان و گسترش دعوت پيامبر بودند؛ و از اين رو رسول خدا موظّف بود كه براى كنار زدن آنها و ايجاد زمينه براى هدايت مردم، با آنها وارد جنگ شود ـ با اين وصف چگونه مى‌توان گفت اسلام مطلقاً جنگ و جهاد را لازم و جايز نمى‌داند؟ مگر ما مى‌توانيم آياتى را كه در زمينه جهاد و مبارزه با كفر و نفاق و دشمنان اسلام وارد شده است، نديده بگيريم و آنها را پنهان سازيم؟
   آرى قتال و مبارزه با دشمنان خدا يكى از اصول مسلّم اسلام است و با اين كه اسلام در