صفحه ٦٢

نمى‌دهد؛ چون خداوند كافران را برتر از مسلمانان قرار نداده است و سلطه آنها بر مسلمين را نمى‌پذيرد. اين اعتقاد ماست و باكى نداريم كه ما را متّهم به درجه‌بندى شهروندان كنند.

 9. لزوم حفظ ارزشها و اصول اسلامى و مقابله با توطئه دشمنان
ما نيز اعتقاد داريم كه انسانها در انسانيّت يكسان هستند، اما برخى مغالطه مى‌كنند و مدعى هستند كه چون انسانها همه از نظر انسانيّت در يك درجه‌اند، پس بايد يكسان از همه حقوق اجتماعى برخوردار شوند. بى‌شك لازمه تساوى در انسانيّت، تساوى در حقوق نيست و اگر چه انسانها همه در انسانيّت يكسان هستند، اما در لوازم انسانيّت و فضايل انسانى يكسان نيستند و با توجه به اين نكته، در جامعه اسلامى بسيارى از سمَت‌ها و مقامها بايد به كسانى سپرده شود كه از صلاحيت‌ها و شايستگى‌هاى خاصّى برخوردار باشند. همان طور كه رهبر بايد فقيه باشد تا بتواند بر اجراى احكام اسلامى نظارت كند و اگر اسلام را نشناسد، نمى‌تواند از آن صيانت كند، رييس جمهور نيز بايد مسلمان باشد و يك فرد يهودى و يا مسيحى نمى‌تواند بر جامعه‌اى حكومت كند كه بيش از 90 درصد آن مسلمان‌اند.
   ما نبايد از اين باكى داشته باشيم كه روزنامه‌ها و قلم به دستان وابسته به نظام استكبارى ما را متّهم كنند كه معتقد به شهروند درجه دو هستيم. از آنها بيش از اين انتظار نمى‌رود، آنها حتّى ضروريات اسلام را انكار مى‌كنند. ما بايد تلاش كنيم كه در پرتو نظام اسلامى، اسلام را آن چنان كه هست به دنيا معرفى كنيم، نه آن چنان كه دشمنان مى‌خواهند. ما نبايد ارزشهاى اسلامى را كم‌رنگ كنيم تا دشمنان خوشنود شوند.
   اگر ما سخنى گفتيم و يا مطلبى نوشتيم كه روزنامه‌ها و رسانه‌هاى گروهى امريكا و نظام سلطه خوششان آمد و از ما تعريف كردند، نبايد خوشحال شويم؛ بلكه از اين كه سخن و عملكرد ما مورد رضايت و خوشنودى دشمن قرار گرفته بايد ناراحت و نگران گرديم. معروف است كه به افلاطون گفتند: فلان شخص از تو تعريف كرده، او گريست. گفتند: چرا گريه مى‌كنى؟ گفت: نمى‌دانم چه كار جاهلانه‌اى انجام داده‌ام كه آن شخص جاهل از من خوشش آمده است! ما اگر به نفع دشمنان كارى انجام داديم كه باعث خوشحالى آنها شد و اگر اسلام را