جلسه سى و هفتم: كالبد شكافى بحث خشونت
1. مرورى بر مطالب پيشين
گفتيم كه حكومت اسلامى وظيفه دارد احكام و قوانين اسلامى را در جامعه پياده كند و نظم و امنيّت را بر قرار سازد و كشور را از تهاجمات خارجى و آشوبهاى داخلى حفظ كند. بالطبع در اين مسير بايد از قوه قهريه و زور و خشونت استفاده كرد، و گر نه نمىشود با لبخند و مدارا و محبت جلوى كسانى را گرفت كه از روى دشمنى و عناد با كشور اسلامى مىجنگند و يا كسانى را كه با انگيزههاى شيطانى، در داخل آشوب به پا مىكنند، با اظهار دوستى و ملاطفت سر جاى خود نشاند. عرض كرديم همان طور كه اسلام احكام مبتنى بر رأفت، رحمت و مهربانى دارد و دعوت به برادرى، محبت و دوستى مىكند؛ همچنين در شرايط خاص و ويژه احكامى توأم با درشتى، تندى و خشونت دارد و دعوت به مبارزه و مجازات مجرمان و آشوبگران نيز مىكند. البته چون اين بحث فرعى بود و از محورهاى اصلى مباحث ما به شمار نمىرفت، در حد اختصار بدان پرداختيم و در ارتباط با آن، حقّ مطلب را ادا نساختيم. اما عكسالعملهايى كه روزنامهها و مطبوعات به آن بحث نشان دادند، حاكى از آن است كه درباره جايگاه خشونت و محبّت در اسلام لازم است بحث جامع و فراگيرى ارائه گردد و بدين دليل، در حدّ حوصله اين جلسه در همين زمينه مطالبى را عرض خواهم كرد.
2. تبليغات و فعاليتهاى تخريبى دشمنان بر عليه اسلام
از ديرباز دشمنان، اسلام را دين خشونت و دينى كه با زور شمشير گسترش يافته است معرفى كردهاند. چون در اسلام آيين جهاد و مبارزه با دشمنان محترم شمرده شده و در قرآن آيات