بودجه بيتالمال مسلمين گروهى را به حج بفرستند؛ چون نبايد شعاير اسلامى كه موجب حفظ مصالح همه مسلمانان جهان مىشود تعطيل گردد.
پس با اين كه حج يك امر عبادى است و مستقيماً يك امر سياسى و دنيوى محسوب نمىگردد و مردم عهدهدار انجام آن هستند و هزينه آن را بايد از بودجه شخصى خود بپردازند، اما اگر مردم عصيان كردند و يا توان تأمين هزينه حج را نداشتند، دولت اسلامى به منظور اقامه شعاير اسلامى و ضمانت اجراى قوانينْ موظّف است كه امكانات و زمينههاى تحقق آن واجب الهى را فراهم آورد.
بنابر اين، تفاوت ريشهاى و اساسى دولت اسلامى با دولتهاى لائيك در اين است كه دولت اسلامى قبل از هر چيز بايد دغدغه اجراى شعاير الهى و احكام و قوانين اجتماعى اسلام را داشته باشد و براى آنها اولويّت قائل شود. البته معمولا در عمل تزاحمى بين امور معنوى و مادّى رخ نمىدهد، اما بر فرض كه تزاحمى رخ داد بايد براى امور معنوى اولويّت قائل شد.
بنابراين، در رأس وظايف دولت اسلامى اقامه شعاير اسلامى، حفظ حدود قوانين و فرهنگ اسلامى و جلوگيرى از رفتارى است كه موجب تضعيف فرهنگ اسلامى در جامعه مىشود و نيز جلوگيرى از ترويج شعاير كفر است.
5. دولت و شيوههاى ايفاى نقش
پيش از اين گفتيم كه بر دولت و حكومت لازم است كه خود متصدّى تأمين برخى از نيازمندىهاى جامعه شود، مثل امور جنگ و دفاع كه هم مسؤوليت برنامهريزى و سياستگذارى و هم مسؤوليت اجرايى اين قبيل مسائل بر عهده دولت است. اما بجز مسائلى كه تنها دولت بايد متكفّل انجام آنها شود، دولت اسلامى براى تأمين پارهاى از نيازهاى جامعه اسلامى نيز بايد ايفاى نقش كند و اين ايفاى نقش به دو صورت انجام مىپذيرد: 1. دولت تنها برنامهريزى و سياستگذارى و نظارت در اجرا را متعهد مىشود و مستقيماً در اجرا دخالت نمىكند. 2. علاوه بر دخالت در برنامهريزى و سياستگذارى و نظارت، دولت متصدّى اجرا نيز مىشود.