صفحه ١٤٨

5. توجيه منطقى و عقلانى مراتب طولى حكومت اسلامى
در ارتباط با اولويّت حاكميّت معصوم در زمان حضور و دسترسى به ايشان، آنچه ذكر كرديم يك استدلال و بيان عقلانى و متوسطى است كه براى همه مردم قابل پذيرش و دفاع خواهد بود، حتّى اگر آنها از آيات قرآنى مربوط به حكومت و دلالت آنها اطلاعى هم نداشته باشند، با آنچه عرض كرديم مى‌توانند از موضع خود دفاع كنند. اما عمده بحث ما بر سر شناخت نظر و ديدگاه اسلام در ارتباط با زمان غيبت امام معصوم است كه مردم از وجود ايشان محروم‌اند و به ايشان دسترسى ندارند، تا از حكومت ايشان بهره ببرند. همچنين دورانى كه معصوم حضور دارد، اما قدرت‌هاى ظالم ايشان را از حكومت بر مسلمانان محروم ساخته‌اند و يا شرايط اجتماعى به گونه‌اى نيست كه قدرت در اختيار معصوم قرار گيرد.
   در اين دو فرض باز ما به دلايل فنّى و آكادميك استناد نمى‌كنيم، كه فهم آن براى عموم مردم دشوار باشد، بلكه به يك قاعده عقلايى استناد مى‌كنيم كه همه مردم به طور طبيعى، در زندگى خود، به آن استناد مى‌كنند و آن عبارت است از اين كه: اگر در هر امر مرتبه صد ميسّر نشد، انسان مرتبه نود و نه را برمى‌گزيند. اگر مرتبه كامل امكان تحصيل نيافت، بايد مرتبه‌اى را برگزيد كه به مرتبه كامل نزديك‌تر است. اين قاعده را مى‌توان در موارد گوناگون مورد توجه قرار داد. مثلا براى هر پُست و مقامى ويژگى‌ها و شرايطى را در نظر مى‌گيرند، در اينجا اگر كسى از حدّاكثر شرايط برخوردار است او را برمى‌گزينند و اگر چنين فردى يافت نشد، كسى را برمى‌گزينند كه گرچه از شرايط و ويژگى‌هاى كمترى برخوردار است، اما بر ديگران برترى دارد. مثال ديگر: اگر شما دسترسى به پزشكى داريد كه داراى سى سال تجربه پزشكى و برخوردار از دستاوردهاى جديد دانش پزشكى است و در رشته خود از فراست و روشن‌بينى خاصّى برخوردار است، اما به كسى مراجعه كرديد كه دانشجوى پزشكى است و يا تازه مدرك دكترى گرفته و مطبّ باز كرده است و اشتباهى شما را درمان كرد و در نتيجه نه تنها بيمارى‌تان درمان نشد، بلكه تشديد نيز گشت؛ آيا شما در پيشگاه عقل و عقلا محكوم نيستيد؟ آنها به شما خواهند گفت وقتى پزشكى حاذق و با سابقه نزديك خانه شما منزل داشت چرا به ديگرى مراجعه كردى؟ در صورتى عذر شما موجّه است كه براى مراجعه به پزشك حاذق بايد هزينه