صورت نبود چنين فقيهى، مؤمن عادلى حكومت را به دست مىگيرد كه عدالت و تقواى او در حدّى است كه مردم به او اعتماد مىكنند و به اجراى احكام از سوى او رضايت مىدهند، گر چه علم و دانش او در حدّ يك فقيه نيست.
البته ما اميدواريم كه همواره در جامعه ما علما و بزرگانى كه صلاحيّت رهبرى و مديريّت جامعه را دارند، وجود داشته باشند تا بار سنگين رهبرى جامعه را به دوش بگيرند؛ چنانكه خداوند متعال بر ما منّت نهاد و نعمت وجود امام عزيز را به ما ارزانى داشت تا به نحو شايسته جامعه ما را رهبرى كند و پس از او كسى را براى ما ذخيره كرد كه شاگرد و خلف صالح آن امام مىباشد و در تقوا، زهد، بينش سياسى، رعايت مصالح مسلمين، مديريّت و رهبرى جامعه اسلامى و صفات برجسته ديگر به آن عزيز شبيهتر و نزديكتر است.
9. بررسى تفكيك قوا از ديدگاه اسلام
مطلب ديگرى كه پيشتر نيز به آن اشاره داشتيم و جا دارد اكنون نيز به آن اشاره كنيم، عبارت است از تقسيم قوا و مسؤوليتهاى حكومتى. چنانكه توجه داريد از نظر اسلام حكومت داراى شكل و فرم خاصّى نيست كه متناسب با جامعهاى با مشخصات ويژه خود باشد. از نظر اسلام، حكومت هم مىتواند از ساختار و شكلى برخوردار باشد كه متناسب با ظرفيتهاى جامعه كوچك چند خانوارى باشد، و هم مىتواند از چنان وسعت و گسترهاى برخوردار باشد كه همه ظرفيّتهاى جامعه يك ميلياردى، بلكه جامعه جهانى را پوشش دهد. طبيعى است كه همه وظايف و كار ويژههاى حكومت كه نمايانگر فلسفه وجودى حكومت است ـ بخصوص در جوامع پرشمار ـ از عهده يك نفر و دو نفر برنمىآيد.
مسائل مربوط به امنيّت داخلى، دفاع در برابر دشمنان خارجى، نظارت بر فعاليتهاى اقتصادى، نظارت بر امور بينالملل، تنظيم روابط بينالمللى و ساير نيازمندىهاى جامعه و مهمتر از همه، اقامه شعاير اسلامى و حفاظت و نظارت بر اجراى احكام اسلامى، همه مسؤوليتهاى بسيار سنگينى را شكل مىدهند كه بناچار بايد براى انجام آنها تقسيم كار صورت گيرد. اين تقسيم كار در دو محور انجام مىپذيرد، يكى محور عمودى و ديگرى محور