2. بررسى آزادى تكوينى و نفى نظريه جبر
از جمله اصطلاحات آزادى كه ما با ان روبرو هستيم، اصطلاح آزادى تكوينى است كه در مقابل نظريه جبر، كه از سوى عدّهاى از انديشمندان مطرح شده، قرار دارد. از ديرباز، دانشمندان عالم در مورد اين كه انسان مختار است و يا مجبور، اختلاف نظر داشتهاند. گروهى گفتهاند كه انسان مجبور است و هيچ اختيارى در زندگى خود ندارد و تصور اين كه او با اراده و اختيار خويش كارى انجام مىدهد، خيالى بيش نيست. او در حقيقت مجبور است و كارهايى كه از او سر مىزند، از روى جبر و فشار است؛ ولو خودش چنين احساسى نداشته باشد.
در طول تاريخ، نظريه جبر پيروانى داشته است و برخى از انديشمندان اسلامى نيز گرايشهايى به آن نظريه داشتهاند. در بين فرق اسلامى، اشاعره كه از فرقههاى كلامى اهل تسنّن مىباشند، به نظريه جبر گرايش دارند؛ البته نه به آن شدّت و غلظتى كه ديگران قائل هستند. به عقيده ما و اكثر مسلمانان اين اعتقاد در حوزه رأى و نظر مردود است، چه اين كه در حوزه رفتار و عمل همه مردم خود را برخوردار از آزادى و اختيار مىدانند. اگر جبر محض بر انسان حاكم بود، ديگر جايى براى نظامهاى اخلاقى، تربيتى و دستگاههاى حكومتى باقى نمىماند.
در حوزه اخلاق و نظام تربيتى، اگر انسان در انجام كار خوب و يا بد مجبور بود و اختيارى از خود نداشت، در برابر كار خوب نبايد از او تمجيد و ستايش كرد و به او پاداش داد؛ و نيز اگر مجبور بود، نبايد در مقابل كار بد مجازات و سرزنش شود. اگر بچه در رفتارش مجبور بود، ديگر معنا ندارد كه او را تربيت كنند و براى كنترل رفتار او سيستمهاى تربيتى را پىريزى كنند. وقتى هم معلّم و مربّى و هم بچه و فراگير در رفتارشان مجبور بودند، مربّى نمىتواند به بچّه سفارش كند كه فلان كار را انجام بده و از فلان كار خوددارى كن. همچنين در حوزه مسائل حقوقى، سياسى و اقتصادى آن همه مقرّرات و توصيههايى كه صورت گرفته دليل بر اين است كه انسان آزاد و مختار است. وقتى انسان مختار است كه كارى انجام دهد و يا ترك كند، به او توصيه مىكنند كه اين كار را انجام بده و يا ترك كن. اگر او مجبور بود و در رفتار خود انتخاب و اختيارى نداشت، جا نداشت كه به او توصيه كنند و يا دستور بدهند كه اين كار را انجام بده و يا انجام نده.
نظریه سیاسی اسلام ج2
جلسه سى و پنجم: نسبت آزادى با قوانين و دولت