صفحه ٢٥٨

«فَبَِما رَحْمَة مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ...»(53)
به بركت رحمت الهى در برابر آنان [=مردم] نرم (و مهربان)شدى؛ و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‌شدند.
   در فارسى، غلظت به معناى درشتى به كار نمى‌رود، بلكه در فرهنگ ما «غلظت» عموماً درباره مايعات استعمال مى‌شود و مثلا مى‌گويند فلان شيره غليظ است؛ اينجا غلظت به معناى سفتى به كار رفته است؛ و برگردان واژه «غلظت» كه در عربى در مقابل «لين» به كار رفته است، در فارسى «خشونت» است كه ما در باره آن بحث كرديم و گفتيم چنانكه برخى مى‌گويند، خشونت مطلقاً و در همه جا مذموم نيست؛ بلكه در مواردى تنها خشونت مذموم نيست، بلكه واجب نيز هست.

 7. مفهوم تحمّل و «تولرانس» از نگرش غربى و اسلامى
در مورد آزادى گفتيم، مفهوم آزادى كه در فرهنگ سياسى و ادبيات سياسى ما مطرح است، ابتدا به عنوان ترجمه واژه «ليبراليسم»(54) كه در غرب رايج است، به كار گرفته مى‌شد. همچنين واژه «تحمّل» كه در مقابل خشونت به كار مى‌رود، برگردان و ترجمه واژه «تولرانس»(55) است كه در زبان انگليسى استعمال مى‌گردد و يا «تالرنس» فرانسوى است. به هر حال، اين مفهوم و اصطلاح در ادبيات غرب رايج است. البته اشكالى ندارد كه مفهوم و اصطلاحى كه در زبان بيگانه كاربرد دارد و برخوردار از شفافيّت و معناى رسايى است، ما عين همان اصطلاح و يا معادلش را در ادبيات خودمان وارد كنيم و مورد بهره‌بردارى قرار دهيم. اما نكته‌اى كه نبايد از آن غفلت داشت اين است كه گاهى اين مفاهيم وارداتى داراى حدود و قيود و بارهاى معنايى ويژه‌اى هستند و در آنها بارهاى ارزشى متناسب با فرهنگى كه آن اصطلاح در آن شكل گرفته، اِشراب شده است. يعنى وقتى در فرهنگى واژه‌اى به كار مى‌رود، يك بار ارزشى مثبت و يا منفى نيز دربر دارد، اما وقتى آن واژه به فرهنگ ديگرى ـ كه با فرهنگ مبدء بيگانه است ـ