حكومت و ايجاد حكومت اسلامى انجام گيرد؛ همواره فساد و تباهى در جامعه بيشتر و بيشتر مىگردد و گذشته از تحوّلات مثبت اجتماعى و سياسى، زمينههاى تحوّلات مثبت اخلاقى و ارزشى نيز كاملا مسدود مىگردد.
5. رويكرد تشكيكى اسلام در ارزشگذارى و وضع تكاليف
برخلاف نظام ارزشى تك مرحلهاى و تك بُعدى فوق، در پارهاى از نظامها، چه براى رفتار شخصى و فردى و چه براى تحوّلات اجتماعى و سياسى، مراتب گوناگون و طرحهاى متفاوت ارائه شده است: در درجه اول يك طرح ايدهآل ارائه مىشود و پس از آن طرحهايى با رتبه و امتيازات و شرايط كمتر؛ و در نهايت طرحهاى اضطرارى. در اسلام نيز در موارد و زمينههاى گوناگون نگرش رتبهاى و پلكانى وجود دارد. مثلا در اسلام براى انسان مكلّف واجب شده است كه نماز را با همه شرايط، اجزاء و مقدماتش به جا آورد، اما اين حكم در همه شرايط و وضعيّتهاى استثنايى و اضطرارى كه براى انسان پيش مىآيد ثابت نمىماند؛ بلكه اختصاص به موردى دارد كه انسان قدرت بر انجام نماز با همه اجزاء و شرايطش را دارد و در وضعيّتهاى استثنايى و اضطرارى از ميزان شرايط كاسته مىشود. بر اين اساس، در موردى كه نمازگذار بايد غسل كند، امّا آب در اختيار ندارد و يا آب براى بدنش ضرر دارد و يا بايد وضو بگيرد، اما آب سرد براى او ضرر دارد و نمىتواند وضوء بگيرد، اسلام رويكرد «همه يا هيچ» را نمىپذيرد. اسلام نمىگويد در صورتى بايد نماز خواند كه همه شرايط نماز فراهم باشد و بتوان نماز را با همه مقدّمات و شرايطش به جا آورد و در غير اين صورت نبايد نماز خواند، بلكه در چنين مواردى اسلام وظايفى متناسب با وضعيّتهاى اضطرارى و ويژهاى كه انسان با آنها مواجه است، در نظر گرفته است. در مورد مثال فوق، فرموده است اگر قدرت بر غسل و وضو ندارى، با تيمم نماز بخوان. اگر نمىتوانى ايستاده نماز بخوانى، نشسته نماز بخوان. اگر نشسته نمىتوانى نماز بخوانى، خوابيده نماز بخوان. حتّى در صورتى كه انسان ناتوان از هر حركتى است و زبانش را نيز نمىتواند حركت بدهد اما بهوش است، اسلام نماز را از او ساقط نكرده، بلكه فرد در آن حالت وخيم و خطرناك نيز نماز به جا مىآورد؛ اما نمازى متناسب با آن وضعيّت و حالت.