صفحه ١٣٥

نوعى تباين برخوردارند و متخصّصانى كه بتوانند بخشهاى گوناگون فعاليت‌ها و شؤون حكومتى را متخصّصانه بررسى و اجرا كنند، بسيار نادر هستند و شايد چنين افرادى وجود نداشته باشند. پس بايد تقسيم قوا صورت پذيرد و هر بخش از مسؤوليت‌ها به متخصّصان در آن بخش سپرده شود. از طرف ديگر، جامعه نيازمند يك محور وحدت است؛ چون ممكن است بين قوا تزاحم و اصطكاك رُخ دهد و بر اين اساس ضرورت دارد كه نهاد هماهنگ‌كننده و مقتدرى وجود داشته باشد كه به جهت جايگاه برترى كه نسبت به قواى سه گانه دارد، مى‌تواند اختلافات، درگيرى‌ها و اصطكاك بين قوا را رفع كند و از سوى ديگر، نقش محور وحدت را در جامعه ايفا مى‌كند. چون جامعه‌اى كه سه دستگاه كاملا مستقل بر آن حكم مى‌رانند، جامعه واحدى تلقّى نمى‌شود و خواه ناخواه به پراكندگى و چندگانگى مى‌گرايد.
   براى حلّ مشكل فوق و ايجاد وحدت بين قوا و رفع تزاحمات و اختلافات و اعمال هدايت‌گرى‌هاى كلان، فيلسوفان سياست راه‌هايى را ارائه داده‌اند و شيوه‌هايى را در نظر گرفته‌اند كه در اين فرصت مجال پرداختن به آنها نيست و ما صرفاً به راهكارى كه اسلام ارائه داده است اشاره مى‌كنيم.

 6. ولايت فقيه محور يكپارچگى و وحدت جامعه و نظام
با توجه به آنچه در جلسات قبل راجع به اَشكال حكومت اسلامى و مراتب ارزشى آن بيان شد و گفتيم بعضى از اَشكال حكومت اسلامى در سطح ايده‌آل قرار دارند و برخى در سطوح نازل‌تر كه اگر امكان تحقق شكل ايده‌آل فراهم نيامد، شكلهاى نازل‌تر حكومت اسلامى سامان مى‌يابند؛ اينك عرض مى‌كنيم كه در نظام اسلامى به بهترين وجه براى حلّ مشكل فوق چاره‌انديشى شده است. چون در شكل ايده‌آل حكومت اسلامى يك شخصيت معصوم در رأس هرم قدرت قرار مى‌گيرد و طبيعى است كه وقتى چنين شخصيتى در رأس هرم قدرت قرار گيرد، محور وحدت جامعه و هماهنگ‌كننده قواى مختلف خواهد بود و از موضع قدرت، به رفع تنشها، اختلافات و تزاحمات بين قوا مى‌پردازد. بعلاوه، او از هرگونه خودخواهى، منفعت‌طلبى و جناح‌گرايى مصون است؛ چون او معصوم است و تحت تأثير انگيزه‌ها و