4. ضرورت و خاستگاه قدرت
براى اين كه قانون بدون متولّى نماند و تعطيل نگردد و براى اين كه جلوى تخلّفات گرفته شود و براى اين كه جلوى توطئه و حركت بر عليه امنيّت جامعه گرفته شود و براى اين كه جلوى هجوم دشمنان خارجى به كشور و جامعه اسلامى سد شود، بايد دولتى برخوردار از قوّه قهريه و توان كافى تشكيل گردد كه به رتق و فتق امور و اجراى قوانين و صيانت از باورها و ارزشها و حفظ امنيّت داخلى و خارجى جامعه بپردازد. به همين دليل است كه در فلسفه سياست «مفهوم قدرت» يك مفهوم محورى است و حتّى كسانى «سياست» را به «علم قدرت» تعريف كردهاند. حال كه ضرورت وجود دولت و قوّه مجريه ثابت گرديد و نيز بيان شد كه دولت بايد از اقتدار و قدرت برخوردار باشد، اين سؤال پيش روى ما قرار مىگيرد كه منشأ قدرت چيست و بر چه اساسى افرادى از قدرت و اقتدار كافى، جهت مقابله با تخلّفات و اجرا و ضمانت قوانين، برخوردار مىگردند؟ در اين زمينه، بحثهايى پردامنه، فنّى و تخصّصى در فلسفه سياست صورت گرفته است و ما براى رعايت حال شنوندگان، آن مباحث را با زبان ساده و روان بيان مىكنيم.
همواره در جامعه انسانى، افرادى بر اثر عواملى چون ضعف عقل، ابتلاى به جنون آنى، اثرپذيرى از تربيت فاسد، و مانند آنها دست به جنايت مىزنند. جايى را به آتش مىكشند، با سلاح سرد و يا گرم به انسان بىگناهى حمله مىكنند. مرتكب جناياتى مىشوند كه بحمداللّه، در كشور اسلامى ما كم اتفاق مىافتد، اما آمار آنها در پيشرفتهترين كشورهاى غربى و اروپايى فراوان است؛ چنانكه منابع موثّق اعلان كردند كه در پايتخت يكى از آن كشورها در هر دقيقه چندين قتل اتفاق مىافتد و يا در پايتخت كشور ديگرى در هر سى ثانيه يك قتل اتّفاق مىافتد. اين آمار از سوى مطبوعات رسمى آن كشورها اعلان مىشود. ولى وقتى در گوشه و كنار كشور شصت ميليونى ما قتل و جنايتى اتفاق مىافتد، تعجّب مىكنيم كه چرا در كشور اسلامى چنين جناياتى اتّفاق مىافتد! حال براى مقابله و برخورد با اين جنايات بايد نهادى برخوردار از قدرت فيزيكى و مادّى وجود داشته باشد. وقتى به انسان بىگناهى ستم مىشود، تجاوز به عُنف صورت مىگيرد و يا دزدى و سرقت انجام مىپذيرد، بايد عدّهاى با تكيه بر
نظریه سیاسی اسلام ج2
جلسه بيست و پنجم: رهيافتهاى كلان در حوزه حكومت و اجرا (2)