صفحه ٣٥

به كارى دست مى‌زنند كه به صلاح آنهاست و از كارى كه به ضرر آنها و جامعه‌شان هست خوددارى مى‌كنند. در اين صورت، ديگر نيازى نيست كه با قوه قهريه و با فشار قوانين را بر مردم تحميل كرد!
   شكّى نيست كه تصوّر فوقْ خام و خيال‌پردازانه است. كسانى كه واقعيت‌هاى زندگى انسان و واقعيت‌هاى جامعه انسانى را مى‌شناسند و كسانى كه به تاريخ بشريّت و جوامع گذشته و حال آگاهند، هيچ گاه احتمال نمى‌دهند كه لااقل در آينده نزديك وضعيّتى پيش مى‌آيد كه بر اثر رواج و گسترش ارزشهاى اخلاقى در بين مردم، همه به صورت خودكار كار نيك انجام مى‌دهند و گرد كار بد نمى‌گردند؛ هيچ كس دروغ نمى‌گويد، خيانت نمى‌كند، نظر سوء به مال و ناموس مردم نمى‌دوزد، تجاوز به حقوق مردم نمى‌كند، و همين طور در ارتباط با مسائل بين‌المللى نيز هيچ كشورى به همسايگان خود تجاوز نمى‌كند.

3. نياز به حكومت در رويكرد اسلام و قرآن
اسلام نيز بى‌نيازى جامعه از حكومت و قوّه قهريه در پرتو برخوردارى از تربيت سالم و شناخت مصالح و مفاسد و قوانين را خيالى خام و به دور از واقع مى‌داند. از اين رو در آيات آفرينش حضرت آدم، داستان خلقت انسان به گونه‌اى تبيين شده است كه كاملا نقاط ضعف و امكان لغزش انسان را نمايان مى‌سازد:
«وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنّى جاعِلٌ فِى الاَْرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنّى أَعْلَمُ مَا لاتَعْلَمُونَ.»(2)
(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين جانشينى (نماينده‌اى) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آيا كسى را در آن قرار مى‌دهى كه فساد و خونريزى كند؟ ما تسبيح و حمد تو را بجا مى‌آوريم و تو را تقديس مى‌كنيم. پروردگار فرمود: من حقايقى را مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد.