صفحه ١١٢

گفت وگوي با خدا مي يابد و حاضر نيست لحظه اي از ياد او غافل شود. براي او بي نصيب ماندن از صحبت با خدا، حتي براي چند دقيقه خسارت بزرگي به حساب مي آيد كه همة دنيا و جلوه ها و جاذبه هاي آن نمي توانند آن را جبران كنند. ازاين رو، علماي راستين از نماز شب و نجواي شبانه با خداوند، چنان غرق سرور و لذت مي شدند كه فرياد برمي آوردند و مي گفتند كجايند پادشاهان و سلاطين عالم كه بنگرند نماز و نجواي با خدا چه لذّتي دارد! يعني اگر سلاطين كه براي به دست آوردن سلطنت دنيا و فراهم ساختن وسايل عيش و نوش و لذت بردن از مظاهر دنيا زحمات فراواني را متحمل مي شوند، مي دانستند كه لذت واقعي در عبادت و نماز شب است و باطن عيش و نوش دنيا خسارت و حرمان از كمال و سعادت است، حاضر نبودند لحظه اي از ياد خدا غافل شوند و خود را به دنياي پوچ و بي ارزش مشغول سازند.
خوشا به حال كساني كه لذت واقعي را چشيده و آن را در نجواي با خداوند يافته اند؛ كساني كه مصداق سخن امام سجاد(عليه السلام) هستند و آسايش و راحتي خود را در جوار خدا جست وجو مي كنند و درعين حال، همواره آه و ناله سر مي دهند. فريفتگان دنيا و كساني كه به عيش و نوش دنيا مشغول اند، وقتي مي  نگرند كه دوستان خدا، آه و ناله مي كنند، برايشان دل مي سوزانند و تصور مي كنند كه آنان زندگي  سخت و پررنجي دارند. اما آن مردم بيچاره نمي دانند كه دوستان خدا چه عالمي دارند و غافل اند از لذت سرشاري كه از همان آه و ناله ها نصيب آنان مي شود؛ از آنكه آن دوستان خدا در دل به سلاطين عالم و لذت هاي پوچ و بي مقداري كه آنان را به خود مشغول ساخته، مي خندند كه چگونه خدا را رها كرده اند و به مردار گنديدة دنيا دل  بسته اند. خوشا به حال آنان كه پيشاني بندگي در برابر عظمت و شكوه خداوندي به زمين مي سايند و چشمانشان در راه خدمت به خدا و جلب رضايت او نمي خوابد. چونان كسي كه پس از هجران و فراقي طولاني و دردناك، به وصال محبوبش نائل شده، و چنان از آن