صفحه ٨٠

شد. با توجه به ثمرات و آثار عظيمي كه بر واقعة كربلا مترتب گرديد، ما بايد از شهادت آن حضرت كه چنين دستاورد عظيمي داشت خشنود باشيم، نه اينكه به سر و سينه زنيم و عزاداري كنيم. اين دسته از اين حقيقت غافل اند كه راضي شدن به قضاي الهي و خشنود بودن از بركات و آثاري كه بر قيام امام حسين(عليه السلام) مترتب شد، منافاتي با اظهار حزن و اندوه از شهادت آن حضرت ندارد؛ چون اين دو حالت از دو حيثيت و خاستگاهِ كاملاً متفاوت ناشي مي گردند: يكي آنكه آن واقعه باعث حفظ و بقاي اسلام شد و ديگر آنكه شهادت امام حسين(عليه السلام) اركان عالم را به لرزه انداخت. ويژگي روح انساني اين است كه نسبت به موضوع واحد از دو حيث، هم اظهار شادماني مي كند و هم اظهار اندوه و حزن.
آري، كسي كه خداوند را دوست مي دارد و باور دارد كه همة حوادث عالم كارهاي خداست كه بر اساس حكمت و قضا و قدر الهي انجام مي پذيرند، در برابر آنچه رخ مي دهد، تسليم است و كاملاً به قضاي الهي راضي است و درنتيجه از حوادث ناگوار، اندوهگين نمي شود؛ چون آنها را ناشي از اراده و مشيت خدا مي داند. شايد بتوان اين معنا را از سخن خداوند در قرآن نيز استفاده كرد؛ آنجا كه فرمود: أ لا إِنَّ أوْلِيَاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ؛(53) «آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمي است و نه آنان اندوهگين مي شوند».
ابتدا اين معنا از آية شريفه به ذهن انسان راه مي يابد كه دوستان خدا از مصيبت ها و ناگواري هايي كه بر آنها وارد شده محزون نمي گردند؛ چون مي دانند كه خداوند به آنان پاداش مي دهد و مصيبت ها و ناگواري هايي را كه بر آنها وارد گشته، به بهترين وجه جبران مي كند. همچنين آنان از حوادث و مشكلاتي كه در  آينده بر آنها وارد مي شود