صفحه ٧٥

خداوند شأن و مقام خاصي داريم كه ساير ملت ها و پيروان ساير اديان از آن بي بهره  اند. سپس در آيين مسيحيت به صورت جدي چنين ادعايي دربارة حضرت وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَ بْنَاءُ اللَّهِ وأَ حِبَّاؤُهُ...؛(48)«و يهود و نصاري گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان اوييم...». آنان ازيك سو ادعا كردند كه خداوند بي اندازه آنان را دوست مي دارد و چون فرزند با آنان معامله و رفتار مي كند و ازسوي ديگر، شديداً دل بسته و علاقه مند به دنيا و ثروت بودند و از مرگ مي ترسيدند و براي آنكه بتوانند بيشتر از ثروت و لذت هاي دنيا استفاده برند، خواهان عمر طولاني بودند. خداوند دربارة اين خصلت بني اسرائيل و قوم يهود مي فرمايد:
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَ حْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أشْرَكُوا يَوَدُّ أَ حَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَ لْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ؛(49) «و همانا آنان (يهوديان) را آزمندترين مردم به زندگي [دنيا] خواهي يافت و [حتي آزمندتر] از كساني كه مشرك شده اند. هريك از آنان دوست دارد كه هزار سال عمرش دهند، و حال آنكه اين عمر دراز، دوركنندة او از عذاب نخواهد بود؛ و خدا بدانچه مي كنند بيناست».
با توجه به اينكه از آموزه هاي اساسي اديان ابراهيمي اين است كه انسان با مرگ به لقاي الهي نائل مي شود و جهان آخرت سراي ملاقات با اوست، چگونه قوم يهود كه دنياپرست و شديداً شيفتة زندگي دنيا هستند، دوستان خدا به حساب مي آيند؟ ويژگي بارز دوستان خدا دل بريدن از دنيا و دل بستن به خدا و آرزوي لقاي الهي است؛ و ازاين رو خداوند در مقام تكذيب ادعاي بني اسرائيل مي فرمايد: