صفحه ٣٤٦

به حد بلوغ مي رسد و استخوان بندي اش محکم مي شود، علاقه مند به لهو و سرگرمي ها مي شود. پس از آنکه بلوغش به حد نهايت رسيد، به آرايش خود و زندگي اش مي پردازد. همواره به فکر اين است که لباس فاخري تهيه کند و مرکب جالب توجهي سوار شود و منزل زيبايي بسازد. پس از آنکه به سنين بالاتر رسيد [ديگر به اين گونه امور توجهي نمي کند و برايش قانع کننده نيست]، بيشتر به فکر تفاخر به حسب ونسب مي افتد. چون سال خورده شد، همة کوشش و تلاشش در بيشتر کردن مال و اولاد صرف مي شود.(229)
زندگي دنيا در سراسر قرآن نکوهش شده و در هيچ آيه اي زندگي دنيا مورد تعريف و ستايش قرار نگرفته است. آن پرسش هنگامي به صورت جدي مطرح مي شود که مذمت دنيا در قرآن و روايات و در بسياري از بيانات امير مؤمنان(عليه السلام) در نهج  البلاغه را با ستايش دنيا در برخي از روايات و ازجمله در برخي از سخنان حضرت امير(عليه السلام) در نهج  البلاغه مي سنجيم. براي نمونه ايشان مي فرمايند:
إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا، وَدَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا، وَدَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا، وَدَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا، مَسْجِدُ أحِبَّاءِ اللَّهِ، وَمُصَلَّى مَلائِكَةِ اللَّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ، وَمَتْجَرُ أوْلِيَاءِ اللَّهِ، اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَرَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ؛(230) همانا دنيا سراي راستي است براي کسي که آن را باور دارد؛ و سراي عافيت و سلامتي است براي آنکه آن را دريابد، و آنچه را خبر داد دريافت کند؛ و خانة بي نيازي است براي کسي که از آن ره توشه بردارد؛ و خانة پند و موعظه است براي کسي که از آن پند گيرد. دنيا سجده گاه دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان الهي و محل نزول وحي خداوندي و