صفحه ٣٢٥

شوند، خداي را بااخلاص و پاک ديني (يکتا گرايي) بخوانند، و چون به سوي خشکي برهاندشان، آن گاه شرک مي ورزند».
در آية ديگري نيز خداوند دربارة توجه انسان به خداوند در خطرات و بحران هاي زندگي و غفلت او از خداوند و طغيان در زمين به هنگام احساس آرامش و امنيت مي فرمايد:
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّى إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ *فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الأرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ...؛(211) اوست آن که شما را در خشکي و دريا مي بَرد، تا آن گاه که بر کشتي ها سوار شويد و آنها به کمک بادي خوش، شما را به پيش بَرَند كه بدان شادمان شويد؛ ناگاه بادي تند و سهمگين وزيدن گيرد و موج ازهر سو بديشان رسد و چنان دانند که فرا گرفته شده و به هلاکت افتاده اند، خداي را درحالي که دين را ويژة او کنند [با اخلاص] بخوانند که اگر ما را از اين [بلا و ورطة هلاکت] برهاني هرآينه از سپاسگزاران باشيم؛ و چون ايشان را برهاند آن گاه در زمين به ناحق ستم و سرکشي آغاز مي کنند.
اگر انسان با خطر مواجه شود، مثلاً در ميان شعله هاي آتش گرفتار شود و دريابد که کاري از او و ديگران ساخته نيست، با همة وجود متوجه خداوند مي شود و از او مي خواهد که نجاتش دهد. گاهي براي سنگ نورد ها و صخره نورد ها اتفاق مي افتد که در شرايط سخت و خطرناکي قرار مي گيرند و در بالاي صخره اي با گرفتن تکه سنگي مانع سقوط خود به دره مي شوند. در آن حال اگر آن سنگ از جاي کنده شود، آنها سقوط