صفحه ١٤٨

كريم تر از تو وارد نمي شود و حاجتمندان مهربان تر و بارحم تر از تو نيافته اند. اي بهترين كسي كه بي كسان در خلوت عنايتت راه يافتند و مهربان تريني كه گريخته و طرد شده ازسوي ديگران به تو پناه گرفته است. اي خداي من، به سوي وسعت مقام عفوت دست دراز كرده ام و به ذيل كرم و احسانت چنگ زده ام. پس اي خدا، مرا محروم از خويش برمگردان و به نااميدي و خسران مبتلا نساز، اي شنواي دعاي خلق و اي مهربان ترين مهربانان.
در اين فراز پاياني مناجات، حضرت خداوند را اين گونه توصيف مي كنند كه وارد شوندگان و مهمانان بر كريم تر و بزرگوارتر از او وارد نمي شوند و او معدن كرم و بزرگواري است. همچنين جويندگان و درخواست كنندگان رحمت و عنايت، رحيم تر و مهربان تر از او نمي يابند و او داراي رحمت و خير بي نهايت است و هر جويندة خير و رحمتي بايد دست به سوي او دراز كند. همچنين براي هر تنهاي غريبي كه خويشان و دوستان، او را از خويش رانده اند و كسي را ندارد كه با او انس گيرد و جوياي حالش شود، خداوند بهترين كسي است كه مي توان با او خلوت كرد و انس يافت و با او نجوا كرد و درد دل باز گفت. همچنين هركس كه از جايي رانده شده است و كسي نيست كه به او پناه دهد، تنها خداست كه پناهش مي دهد و او تنها در مأمن آرامش بخش جوار الهي مي آسايد.
آن گاه حضرت در بياني لطيف مي فرمايند: إِلَي سَعَةِ عَفْوِكَ مَدَدْتُ يَدِي وَبِذِيْلِ كَرَمِكَ أغْلَقْتُ كَفِّي. بايسته  است كه ما مضامين اين مناجات را در خود تمثل و تحقق بخشيم، تا واقعيت آنچه حضرت مي فرمايند برايمان ملموس و محسوس شود. ازجمله اگر ما دو جملة اخير ايشان را در خود تمثل بخشيم، حال كسي را خواهيم داشت كه در بلندي و لبة پرتگاه قرار گرفته و در آستانة سقوط است و زير پايش نيز انبوهي از آتش است كه