اميرالمؤمنين(عليه السلام) کاري را حرام شمارد و ديگران را از انجام آن منع کند، البته در اين صورت همه بايد مطیع باشیم. همچنين اگر رهبر جامعة اسلامی حکمي حکومتی ميدهد و همه را از انجام کاري نهي ميفرمايد، همه بايد با جان و دل فرمان او را پذيرا بوده، بدان عمل كنيم و معناي ولايت هم چيزي جز اين نيست؛ اما گاه ايشان حکم حکومتی نداده و دیگران را از امربهمعروف و نهيازمنکر بازنداشتهاند. در این صورت دیگران باید وظیفة خويش را انجام دهند و از نادانی است که بگویند اگر اين کار خوب بود، رهبر خود بدان اقدام ميفرمود. باید با دقت و بصيرت بفهميم که چرا رهبر به آن کار اقدام نميكند. بنابراين برای ترک امربهمعروف و نهیازمنکر که حکم قطعی اسلام است، حجتي شرعی لازم است و حجتی که میتواند موجب ترک واجب شود، حکم حاکم مبنیبر این است که در این موقعیت، امربهمعروف خلاف مصلحت اسلام است و من از آن نهی میکنم. حال اگر چنین حکمي نبود، تنها به استناد رفتار شخصی حاكم نميتوان تکلیف را از روی دوش خود برداشت.
رساترین دادخواهی و روشنگری ج1
پیشگفتار