آن، به قدر خرج يک سال خود و حضرت زهرا(عليها السلام) برميداشتند، و باقيمانده را بهمنزلة هدية حضرت زهرا(عليها السلام) بين فقرا تقسيم ميکردند. اين جريان تا پايان حيات پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) ادامه داشت.(74)
اما پس از رحلت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در مدت کوتاهي تحولاتي عظيم در جامعة اسلامي رخ داد که باور آن بسيار دشوار مينمايد. همة آن داستانهايي که هر روز و هر شب در گوش دوستان آن حضرت زمزمه ميشوند و دل داغدار آنان را جريحهدار ميكنند، در همين فاصلة کوتاه روي دادهاند. پس از گذشت ده روز از رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله) خليفة وقت، مباشر حضرت زهرا(عليها السلام) را از فدک بيرون راند(75) و فرد ديگري را بهجاي او گماشت و با اين کار درآمد آن سرزمين را که تا 70 هزار دينار هم گفته شده، مصادره کرد.(76) او به بهانة بيتالمال بودن فدک، مسئوليت آن را متوجه خود دانست. اين در حالي بود که پيش از آن، حضرت زهرا(عليها السلام) از ملک خويش انفاق ميكردند و اين عمل ارتباطي به حکومت نداشت. بههرحال، جريان تصرف فدک، بحثها و درگيريهايي را به دنبال آورد که سرانجام حدود دو يا سه ماه پس از آن، وجود نازنين حضرت زهرا(عليها السلام) از اين دنيا رخت بربست.
حضرت زهرا(عليها السلام) در همين فرصت کوتاه چند سخنراني و درافشاني داشتند که يکي از آن گوهرهاي ناب، همين خطبة معروف است که از مفاخر اسلام، و از اسنادي است که تا روز قيامت، حقانيت اسلام، تشيع و خاندان رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را فرياد ميزند. خوشبختانه اين خطبه به همت شيعيان محفوظ ماند و حتي در کتابهاي مخالفان نيز
رساترین دادخواهی و روشنگری ج1
پیشگفتار