اگر ايشان به همة خيرات رسيده است، چرا از خدا ميخواهيم که درجة او بالاتر رود؟ منظورِ اين دعا، درجاتي است که در اين عالم حاصل ميشوند. ما حقيقت صلوات را نميدانيم؛ اما همين اندازه ميدانيم که صلوات هديهاي است که خدا به پيامبر(صلى الله عليه وآله) ميدهد. بهعلاوه براي ما شرف و افتخار بهشمار ميآيد و بالاترين توفيقي است که نصيب ما ميشود. اگر گفته شود نماز ما هم به برکت صلوات در تشهد پذيرفته ميشود، نبايد تعجب کرد؛ چراکه در زيارت جامعه ميخوانيم: وَجَعَلَ صَلاتَنَا عَلَيكُمْ وَمَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلايتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَطَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَتَزْكِيةً لَنا وَكَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا؛(273) «و درودهايى را كه ما بر شما ميفرستيم، و ولايت شما را كه به ما اختصاص داده است، موجب نيکويي آفرينش ما، پاكى نفوس ما، تزكية ما و كفارة گناهان ما قرار داده است».
بنابراين هنگامي که ما بر رسول خدا و آل او صلوات ميفرستيم و ميگوييم: اللّهمّ صَلّ عَلي مُحمدٍ وَآلِ مُحمد، محبت ما به پیامبر و اهلبيت(عليهم السلام) افزایش مييابد و آفرينش ما بهوسيلة اين ولايت پاک میشود. آن کسي که اين ولايت را ندارد، اين پاکيزگي وجود را نيز نخواهد داشت. گويا نفس ما آلوده و پليد است و با ارتباط با اهلبيت(عليهم السلام) آن آلودگيها برطرف ميشوند (طِهَارَةً لِأَنْفُسِنَا). اين موجب رشد و بالندگي ما ميشود و سرانجام کفارة گناهان ما قرار ميگيرد (كَفّارَةً لِذُنُوبِنَا). اگر ميلياردها انسان بر اثر محبت به پیامبر و اهلبيت او(عليهم السلام) تا روز قيامت از آلودگيها پاک ميشوند و اين محبت، کفارة گناهانشان قرار ميگيرد، این امر نشاندهندة عظمت فوقالعادة آن بزرگواران است که صلوات بر آنها تا اين اندازه در عالم هستي اثر دارد. باز در زيارت جامعه ميخوانيم:
رساترین دادخواهی و روشنگری ج1
بخش دوم/فصل اول: برگزيده خدا