صفحه ١١٩

حتي در قرآن براي آنجا که وسوسه‌هاي شيطاني بر جان افرادي اثر مي‌گذارد نيز تعبير وحي به کار رفته است: إِنَّ الشَّياطِينَ لَيوحُونَ إِلَي أَوْلِيائِهِم لِيُجادِلُوکُم‏؛(105) «حقیقتاً شياطين به دوستان خود مطالبي القا مي‏کنند، تا با شما به مجادله برخيزند». نيز قرآن مي‌فرمايد: وَکَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي‏ بَعْضُهُمْ إِلي‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورا؛(106) «اين‌چنين در برابر هر پيامبري، دشمني از شياطين انس و جن قرار داديم. آنها سخنان فريبنده و بي‏اساس را به يکديگر القا مي‌کردند».
بر اساس اين آيه، گاهي که انسان احساس مي‌کند بايد کاري را انجام دهد يا‌ مطلبي خاص، چه خوب و چه بد، به ذهن او مي‌آيد که توجه او را جلب مي‌کند، ممکن است آن القا اشاره‌اي از سوي شيطان باشد و انسان به اين امر آگاه نباشد. البته استعمال کلمة وحي به موجودي خاص اختصاص ندارد و در قرآن کريم به يک معنا براي همة موجودات به کار رفته است. در سورة نحل واژة وحي براي القاي معنايي به زنبور عسل به ‌كار رفته است: وَأَوْحي‏ رَبُّکَ إِلَي النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيوتاً وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُون؛(107) «و پروردگار تو به زنبور عسل وحي كرد که از کوه‏ها و درختان و داربست‌هايي که مردم مي‏سازند، خانه ‏هايي برگزين».
کلمة وحي در اين آيات در معناي لغوي به ‌کار رفته و همه بر القاي نوعي شناخت در موجودي دلالت دارند که خود، آن شناخت را کسب نکرده است؛ حتي ممکن است اصلاً از وجود آن آگاه نباشد و منشأ آن را نداند. معناي آن سخن اين نيست که اين پديده تنها امري مکانيکي است. اساساً درک و شناخت نمي‌تواند تنها امري مکانيکي