صفحه ٦٨

يكى از مشكلات، همين مسئله دختران يتيم بود كه از يك سو، نگهدارىِ آنان دشوار بود و از سوى ديگر، وقتى كه به سن ازدواج مى رسيدند، به خاطر يتيمى، كم تر كسى حاضر به ازدواج با آنان بود. بعضى از مفسران بر اين باورند كه آيه كريمه، فرمان به ازدواج با دختران يتيمى مى دهد كه در خانواده هايشان هستند و داشتن همسر، مانع اين كار نمى شود؛ زيرا مى توانند دو يا سه و يا چهار همسر داشته باشند. پس حكمت اين حكم، آن است كه دختران يتيم، بى همسر نمانند. البته قانون تعدد همسر، كلى است و اختصاص به مورد شأن نزول ندارد؛ اما اصل وضع اين قانون و شأن نزول آيه مذكور، مربوط به دختران يتيم است.
   برخى ديگر از مفسران گفته اند كه معناى آيه، اين است كه اگر مى ترسيد كه ازدواج با دختران يتيم باعث تصرف بى جا در اموالشان شود، با زنان ديگرى غير از دختران يتيم ازدواج كنيد. علامه طباطبائى در تفسير الميزان، همين وجه را تقويت كرده اند.
   به هرحال، در جواز تعدد زوجات، بين شيعه و سنى اختلافى نيست؛ اما منظور ما از ذكر اين آيه، يادآورىِ نكته اخلاقى آن است كه در جمله (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ لاتَعْدِلُواْ فَواحِدَةً)به آن توصيه شده است. اگر كسى به هر دليلى، بيش از يك زن اختيار كرد، لازم است كه ميان آنان به عدالت رفتار كند. البته بعضى از حدود و درجات عدالت، از نظر قانونى هم قابل استيفا است؛ اما اگر احتمال مى دهد كه نتواند عدالت را در ميان آنان رعايت كند، بهتر است بر اساس توصيه قرآن، به ازدواج با يك زن اكتفا كند؛ اگر با وجود اين، همسر ديگرى نيز اختيار كرد، عقد ازدواج او از نظر حقوقى باطل نيست و موظف به رعايت عدالت در بينشان خواهد بود و اين، دليل آن است كه توصيه قرآن، يك توصيه اخلاقى است.

تعارض ظاهرىِ دو آيه
خداوند در آيه اى ديگر از قرآن كريم مى فرمايد:
(وَلَنْ تَسْتَطِيعُواْ أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْحَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً)(1).
و هرگز نتوانيد ميان همسران به عدالت رفتار كنيد، هر چند كه به رعايت عدالت حريص