صفحه ٢١٤

تهمت و افترا
مرحله چهارم، تهمت است كه از غيبت هم بدتر خواهد بود؛ زيرا غيبت اظهار عيب واقعى يك شخص براى ديگران است؛ اما در تهمت، عيبى را كه در واقع، شخص متهم ندارد، به او نسبت مى دهند. از اين رو، از اين كار بسيار زشت و زيان بار، در قرآن كريم، در موارد بسيار، نهى و نكوهش شده است. روشن است كه اگر چنين كارى در جامعه رايج شود، امنيت و آبروى افراد تهديد مى شود.
   در اجتماعى كه افراد آن، به خود حق بدهند كه به ديگران تهمت بزنند و نسبت هاى دروغ و ناروا به آنان بدهند، اعضاى آن، احساس امنيت و آرامش نمى كنند، پيوسته در اضطراب به سر مى برند، نسبت به هم احساس بدبينى مى كنند و با اين وضع، جامعه رو به ويرانى مى نهد. چنين افرادى نمى توانند با هم انس بگيرند و مهربان باشند و نمى توانند هم كارى، هم يارى و هم زيستىِ خوبى داشته باشند و در راه تحقق اهداف اسلام با هم تلاش كنند.
   خداوند در اين باره مى فرمايد:
(وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً اَوْ اِثْماً يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ اِثْماً مُبِيِناً)(1).
هر آن كس كه خود كار نادرستى انجام داده، آن را به شخص ديگرى نسبت دهد (و مسئوليتش را به عهده ديگران بيندازد تا خود را تبرئه كند) چنين كسى بهتان زده و مرتكب گناهى آشكار شده است.
و در آيه ديگرى مى فرمايد:
(وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ ما اكْتَسَبُواْ فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً واِثْماً مُبِيناً)(2).
كسانى كه به مردان و زنان مؤمن كارهاى زشت و زننده اى رانسبت بدهند كه انجام نداده اند و از اين راه به ايشان اذيت و آزار برسانند، حقاً كه تهمت زده اند و مرتكب گناه آشكارى شده اند.
   در آيه ديگر، خداوند، مورد خاصى را كه در زمان رسول خدا(ص) اتفاق افتاد، يعنى داستان افك معروف و تهمتى كه به دو مسلمان زدند، يادآورى كرده، با تعبيرات بسيار شديدى آن را محكوم مى كند و در ضمن آن، دستورات آموزنده اى مى دهد: