صفحه ٤١٤

عدالت در ارتباط با غير محارب
تا آن جا كه به اصل عدالت مربوط مى شود، طبيعى است كه آن دسته از كفار، كه حقوقى را براى مسلمانان محترم مى شمارند، اين توقع را از مسلمان ها دارند كه متقابلاً مسلمانان نيز حقوق ايشان را محترم بشمارند. اين يكى از مصاديق عدل است و در اسلام معتبر شناخته شده است. ما در بحث دوستى با غير مسلمان ها و نيز در بحث تعهدات و پاى بندى به پيمان ها اين حقيقت را بيان كرديم. در آن جا گفتيم كه دستور اسلام درباره پيمان هاى ميان مسلمان ها و كفار اين است كه تا وقتى كه كفار بر سرپيمانشان هستند، مسلمان ها نيز بايد به اين پيمان ها وفادار باشند.
   در يك جمله مى توان گفت: به طور كلى، ارزش هايى كه در مسائل اجتماعى مطرح مى شوند ـ مثل محترم شمردن جان، مال، ناموس و حيثيت ـ درباره اين دسته از كفار، يعنى غير حربى، مطرحند و جز در موارد استثنايى، كه ممكن است اين احترام ها از افراد برداشته شود، مثل آن جا كه حكم قصاص اجرا مى شود، بايد اين حرمت ها درباره كفار غير حربى رعايت شود؛ همان طور كه درباره مسلمان ها رعايت مى شود و اصل كلى و حاكم بر روابط مسلمانان با كفار غير محارب، رعايت عدالت و احترام متقابل خواهد بود.

احسان به غير محارب
همان طور كه در جامعه اسلامى، مؤمنان بايد به مستمندان و كسانى كه محروميت هايى دارند، احسان كنند، در ارتباط با جوامع خارج از جامعه اسلامى نيز احسان به ديگران، يعنى غير مسلمان هايى كه غير حربى اند، قابل طرح است؛ مثلا اگر يك جامعه غير حربى، كه با مسلمان ها معاهده و پيمان دارد، دچار قحطى و خشكسالى يا سيل و زلزله و امثال اين مشكلات شد، بسيار به جا است كه مسلمان ها به افراد آن جامعه احسان كنند و در چنين روزهاى سختى، دست آنان را بگيرند. به هر حال، ارزش احسان، همان طور كه درباره مسلمان ها مطرح مى شد، درباره كفار غير حربى نيز مطرح مى شود.

تعادل در روابط با غير حربى
در مورد ارتباط مسلمان ها با غير محاربان، كه جان و مالشان از نظر اسلام محترم است،