صفحه ٣٢٧

مقدمه
قبلا گفتيم كه اخلاق اجتماعى، بر اساس مصالح و مفاسد جامعه شكل مى گيرد و دسته بندىِ مسائل اخلاق اجتماعى، بر انواع مختلف روابطى كه در ظرف اجتماع، انسان ها با هم دارند، پى ريزى مى شود:
   يكى از روابط مهمى كه انسان ها با هم دارند، تبادل اطلاعات و معلومات است كه تماس بيش ترى با ويژگى هاى انسانى و بُعد عقلانىِ او دارد. از اين رو، مى توان گفت: نسبت به ديگر روابط اجتماعى، از اهميت بيش ترى برخوردار است؛ زيرا آن چه مربوط به نيازهاى مادى و جسمانى انسان مى شود، كم و بيش، مشترك ميان او و حيوانات ديگر است؛ اما آن چه مربوط به آگاهى، معرفت و نياز عقلانىِ وى مى شود، جزء ويژگى هاى انسان و بُعد خاص انسانىِ او است و بدين لحاظ، بهره هايى كه انسان ها در اين محدوده از يكديگر مى برند، از ديگر بهره ها بيش تر و روابطى كه در اين محدوده دارند، از ديگر روابط بهتر است و يكى از بزرگ ترين منافع زندگىِ اجتماعىِ انسان در همين بهره هاى علمى و اطلاعاتى خلاصه مى شود كه مهم ترين ابزار نقل و انتقال آن، رابطه گفت و شنود خواهد بود. از اين رو، ما اين رابطه را در دو بخش جداگانه بررسى مى كنيم:
   بخش سخن گفتن و بخش سخن شنيدن.

الف) اخلاق اسلامى در سخن گفتن
نخستين و مهم ترين وسيله تبادل اطلاعات در بين انسان ها، سخن گفتن است. بنابراين، سخن گفتن يك پديده اجتماعى است و اگر انسان، به تنهايى زندگى مى كرد، نه نيازى به حرف زدن داشت و نه انگيزه اى كه او را به سخن گفتن وادار كند و حتى شايد در چنين وضعى، قادر به سخن گفتن هم نبود؛ چون به احتمال زياد، سخن گفتن، يك پديده اجتماعى است كه در اثر نياز انسان به تبادل اطلاعات به وجود آمده است، گو اين كه