صفحه ٣٥٧

و اگر با آن ها برخورد افراطى و توجه بيش از حد داشته باشيم، ما را از مقصد اصلىِ زندگى خود بازمى دارند و حالت لهو و سرگرم كنندگى به خود مى گيرند. بنابراين، با اين كه توجه به همه آن ها براى اين كه به مقصد برسيم، اهميت خاص خود را دارد، ولى اگر حالت ابزارى و وسيله اى خود را از دست بدهند و در نظر ما جاى مقصد و هدف اصلى را بگيرند و از هدف اصلى واقعى بازمان دارند، مصداق لهو خواهند بود و خداوند ما را به خاطر اين توجه زيادى نكوهش مى كند؛ زيرا آينده ما را تباه خواهد كرد.
   ولى لغو، خود به خود و به طور كلى، حرام نيست، بلكه ترك آن، مستحسن است و رجحان دارد. خداوند در سوره مؤمنون مى فرمايد:
      (وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ الْلَّغْوِ مُعْرِضُونَ)(1).
      مؤمنون (كه خدا آن ها را رستگار كرده) آنانند كه از هر كار لغو و بيهوده روى گردانند.
   از اين آيه استفاده مى شود كه اعراض از لغو، به طور مطلق، ستايش انگيز است، خواه لغو در سخن باشد يا لغو در رفتار و عمل. در روايات نيز بر ترك لغو با عنوان «مالايعنى»، يعنى كار بيهوده وغير قابل توجه، تأكيد شده است.

ب) اخلاق اسلامى در سخن شنيدن
در بخش گذشته، درباره مسائل اخلاقى، بر محور سخن گفتن، بحث كرديم. لازمه سخن گفتن اين است كه شنونده اى هم آن را بشنود. به همين مناسبت، اكنون بايد درباره مسائل اخلاقى، كه بر محور سخن شنيدن، مطالبى را بيان كنيم.

انواع سخن شنيدن
گوش دادن به سخن ديگران، چندگونه است: نخست كه انسان مى داند كه گوينده، سخن حق و مطلب درستى را مى خواهد بگويد. در اين صورت، گوش دادن به آن، فقط براى تذكر، يعنى براى آن كه مفاهيمى كه خودش آن ها را مى داند، در ذهنش زنده شود و به آن ها توجه پيدا كند، مفيد خواهد بود.