صفحه ٢٩٥

سوره مطفّفين، (كم فروشان) به همين نام، ناميده شده و با همين تعبير آغاز شده است:
(وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ * الَّذِينَ اِذا اكْتالُواْ عَلَى النّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَاِذا كالُوهُم اَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ)(1).
واى بر كم فروشان، آنان كه كالا را از ديگران به طور كامل دريافت مى كنند و هنگامى كه مى خواهند به خريدار تحويل دهند، كمش مى گذارند (و جنس را ناقص تحويل مشترى مى دهند و يا زيادتر از حق خود برمى دارند).

3. تدليس و كلاهبردارى
آيات كم فروشى، همگى به مقدار و مسائل كمّى نظر دارند. حال اگر تقلّب، كمّى نباشد و خريدار از جهت كيفيّت جنس، مغبون شده و كلاه سرش رفته باشد، نه از جهت كميّت، در اين صورت، حكم چيست؟
   پاسخ اين است كه هر چند كه همگىِ اين آيات، به تقلّبات كمّى نظر دارند و حكم به حرمت كم فروشى كرده اند، اما بايد توجه داشت كه ملاك اين حكم، در ديگر تقلّبات مبادلاتى نيز جارى است؛ يعنى كم فروشى از لحاظ كيفيت را نيز مى توان مصداق «افساد»، كه غالباً به دنبال نهى از كم فروشى آمده است، به حساب آورد.
   ملاك حرمت در كم فروشى، رعايت نكردن عدالت در داد و ستد است. ملاك اين است كه به يكى از دو طرف، ظلم مى شود. بنابر اين، بايد ثمن و مثمن توازن و تعادل داشته باشند و اكل به باطل نباشد و نظام اقتصادى به هم نريزد، استثمار و بهره كشى در كار نباشد و همان طور كه اين ملاك ها حكم كم فروشى را مشخص كرده، حكم ديگر تقلبات و ابعاد كيفى را نيز مشخص خواهد كرد كه بر اساس همين ملاك ها مى توان به زشتى و بطلان معامله اى حكم كرد كه در آن، پول گندم مرغوب بگيرند و به جاى آن، گندم نامرغوب تحويل دهند و يا خوب و بد را به شكلى درهم آميزند كه طرف گمان كند خوب است و متوجه آميختگى آن با بد نشود.

4. معاملات غير عقلايى
دسته اى ديگر از معاملاتى كه در قرآن كريم، منع شده اند، معاملات غير عقلايى است كه