صفحه ٢٢٠

قرآن و نكوهش تمسخر انبيا
آياتى هم داريم درباره استهزا و تمسخر انبيا توسط مخالفان ايشان كه مى توان آن ها را به چند دسته تقسيم كرد:
   نخست، آياتى كه به طور كلى از اين حقيقت تلخ اجتماعى و تاريخى خبر مى دهند كه هيچ پيغمبرى در طول تاريخ، در هيچ جامعه اى مبعوث نشد مگر آن كه مورد استهزاى برخى افراد آن جامعه قرار گرفت؛ مانند:
(يا حَسْرَةً عَلى العِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُول اِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ)(1).
واى بر بندگان كه هيچ رسولى از سوى خدا به سويشان نيامد جز آن كه او را به تمسخر و استهزا گرفتند.
      (وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُول اِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ)(2).
      (وَ ما يَأْتِيهِمْ مِن نَبِىٍّ اِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ)(3).
   آيات بالا با تعابير گوناگون، ضمن بيان از اين حقيقت مسلّم تاريخى كه انبياى خدا مورد تمسخر مردم نادان قرار مى گرفتند، اين عمل زشت را نكوهش مى كنند.
   دوم، آياتى كه به بيان بدىِ عاقبت و عذاب كسانى پرداخته اند كه پيامبران را مسخره مى كردند؛ مانند:
(وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُل مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانوُا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ)(4).
رسولان پيش از تو نيز مورد استهزا قرار گرفتند؛ ولى (كيفر) كارهاى استهزا آميزشان، خود آنان را احاطه كرد (و عذاب دامنشان را گرفت).
(وَ اِذا عَلِمَ مِنْ اياتِنا شَيْئَاً اتَّخَذَها هُزُواً اُوْلِئكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ)(5).
هر گاه به چيزى از آيات، آگاه شوند، آن را به تمسخر گيرند. اينان برايشان عذابى خوار كننده است.
   بعضى از اين آيات، اشاره دارند به اين كه استهزا كنندگان حسرت مى خورند و از كار