صفحه ١٦٧

مقدمه
يكى از بديهى ترين ارزش هاى اجتماعى پاى بندى به تعهدات است كه مقبوليت عمومى دارد و همه عقلا بر آن متفقند تا آن جا كه و برخى از انديشمندان غربى، ريشه همه ارزش هاى اجتماعى را در قراردادها و تعهدات، اعم از قراردادهاى آگاهانه و رسمى يا قرار دادهاى ارتكازى و ضمنى خلاصه كرده اند.
   دموكراسى و ليبراليسم غربى بر اساس نظريه قرار داد اجتماعى پى ريزى شده است و قرارداد اجتماعى و تعهدات را سرچشمه حقوق مى داند. بر اين مبنا تنها چيزى كه براى هميشه ثابت و تغيير ناپذير باقى مى ماند حق شركت در قرارداد اجتماعى، عمل كردن در چارچوب آن و پاى بندى به تعهدات اجتماعى است. اين ها داراى ارزش ثابتى هستند و زمان و مكان خاصى نمى شناسند؛ اما حقوق ناشى از قراردادها، از اين ديدگاه، كم و بيش متغير است و شرايط مختلف جامعه، از نظر محيط جغرافيايى، زمان و غيره، در تغيير آن ها مؤثر خواهد بود. خلاصه آن كه حتى اين گونه مكتب ها، كه ارزش هاى اخلاقى و حقوق را متغير و نسبى مى دانند، ارزش عمل به قراردادها و پاى بندى به تعهدات را ثابت و هميشگى دانسته اند.
   شبيه ارزش قراردادها و پاى بندى به تعهدات، ارزش امانت دارى و امين بودن است؛ يعنى لزوم رد امانت، حكمى ثابت و هميشگى است كه در هيچ شرايطى تغيير نمى كند. شايد بتوان گفت كه ارزش امانت دارى، يكى از مصاديق ارزش پاى بندى به تعهدات و قراردادها است؛ زيرا در واقع، عقد امانت، قراردادى است كه بين امانت دهنده و امانت گيرنده بسته مى شود و امانت گيرنده بر اساس اين قرارداد، متعهد مى شود كه امانت را حفظ كند و آن را به امانت دهنده برگرداند.

حكم عقل درباره وفاى به عهد و امانت دارى
وجوب رد امانت و وفاى به عهد از مستقلات عقليه است؛ يعنى از احكامى است كه