صفحه ١٠٢

با ساختن اين مسجد، مى خواستند كمينگاهى بسازند براى آنان كه در گذشته در جنگ و ستيز با خدا و پيغمبر خدا بوده اند.
   در تاريخ آمده است كه منافقانى كه مى خواستند مسجد ضرار را بنا كنند، با يهودى ها و مشركين ارتباط داشتند؛ اما همين كه مى رفت تا نطفه اين اختلاف، در جامعه اسلامى بسته شود، خداى متعال به شدت با آن مبارزه كرد و پيغمبر اكرم(ص) موظف شد تا اين مسجد را ـ هر چند كه مسجد و جاى عبادت خدا است، ولى چون هدف از ساختن آن ايجاد اختلاف بود ـ ويران كند؛ يعنى گرچه مسجد است بايد آن را از بين برد تا اختلاف در نطفه خفه شود.
   خداى متعال در بعضى از آيات به مردم توصيه مى كند كه بر اساس برّ و تقوا با يكديگر همكارى و هميارى كنند، نه بر اساس گناه و ظلم و ستم:
(وَ تَعاوَنُواْ عَلَى الْبِرِّ وَالْتَّقْوَى وَ لاتَعاوَنُواْ عَلَى اْلاِثْمِ وَالْعُدوانِ)(1).
و بر اساس برّ و تقوا پشت به پشت هم دهيد و كمك و پشتيبان يكديگر باشيد، نه بر اساس گناه و ستم و تجاوزكارى.
   بنابراين، هر نوع تعاون و همكارى، داراى ارزش نيست، بلكه تعاون و تعامل، هنگامى ارزشمند است كه بر محور تقوا و ارزش هاى دينى باشد و اگر بر ضد برّ و تقوا و يا نسبت به آن ها بى تفاوت باشد، هيچ ارزشى ندارد، نه ارزش مثبت و نه ارزش منفى.

عواطف اجتماعى در قرآن
همان طور كه قبلا گفتيم، جامعه جهانى، كه اسلام به عنوان ايدآل مطرح مى كند، هنوز تحقق نيافته و در حال حاضر نيز تحقق يافتنى نيست؛ اما اگر مردمى طالب حق باشند، مى توانند بر محور دين و بر اساس تعاون بر برّ و تقوا، جامعه اى نازل تر را تحقق بخشند.
   هنگامى كه چنين جامعه الهى اى بر اساس حق، در اعتقاد و عمل، تأسيس شد و اعضاى آن در قالب دستورات و قوانين دينى با هم ارتباط برقرار كردند، ميان اعضاى جامعه، عاطفه خاصى به وجود خواهد آمد. البته، همان گونه كه قبلا گفتيم رابطه عاطفى،