صفحه ٢٩٣

خود شوند) پس بايد تقواى خدا پيشه كنند و سخن درست گويند. كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى خورند، در حقيقت، در شكم خود آتش جهنم فرو مى بلعند و به زودى در آتش برافروخته اى مى افتند. پس اگر مى ترسيد كه پس مردن شما، يتيمان و كودكان ناتوانتان مورد ظلم و تجاوز ديگران قرار بگيرند، به يتيمان ديگران ستم روا مداريد و اگر مايل نيستيد كه اموال فرزندان يتيم شما مورد اجحاف و حيف و ميل واقع شود، به اموال يتيمان ديگران تجاوز نكنيد.
   گويا قرآن مى خواهد بگويد كه اگر شما حرمت يتيم را نگه نداشتيد و به اموال او دستبرد زديد، اين امر به صورت يك جريان و يك سنت عمومى رواج پيدا مى كند و همه افراد جامعه دست به اين كار مى زنند و به همه يتيمان ظلم و تجاوز مى شود و زشتىِ اين كار ناپسند، از بين مى رود.
   در آيه آخر مى فرمايد: «كسانى كه مال يتيمان را به ظلم مى خورند، در واقع، آتش فرو مى بلعند!». اين آيه را در زمره آياتى برشمرده اند كه دليل بر تجسم اعمال است؛ يعنى اعمال نيك، در صورت هايى زيبا تجسم مى يابند و رفتارهاى زشت و ظالمانه، در صورت هايى زشت و زننده و آزاردهنده.
   به هر حال، خداى متعال از دو طريق مى خواهد مردم را از تجاوز به اموال يتيمان باز دارد: نخست از راه توجه دادن به مكافات هاى دنيوى، كه ممكن است ديگران با يتيمان شخص ستمگر همان كنند كه او با يتيمان ديگران كرده است.
   دوم از راه گوشزد كردن عذاب اخروى كه مى فرمايد: اين اموال، در واقع، آتشى است كه آن ها فرو مى بلعند و حقيقت آن، در قيامت آشكار مى شود.

2. كم فروشى
يكى ديگر از زشت ترين انواع ظلم در مبادلات، كم فروشى است كه قرآن بر ترك آن تأكيد فراوان دارد. آياتى در قرآن مجيد از زبان حضرت شعيب(عليه السلام)حكايت از اين دارند كه يكى از مفاسد شايع در ميان قوم شعيب، كم فروشى بوده است.
   هر پيغمبرى كه برانگيخته مى شد، با مفاسد رايج عصر خود به مبارزه برمى خاست. يكى از مفاسد اجتماعى، كه در زمان حضرت شعيب رواج داشت، كم فروشى بود؛ چنان