صفحه ٥٧

مى كردند؛ اما دسته ديگرى از آيه هاى قرآن، احسان به والدين را به فرد يا گروه خاصى توصيه مى كنند و يا كسى را براى اين كار مى ستايند.
(وَ إِذْ اَخَذْنا مِيثاقَ بَنى إِسرائِيلَ لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً)(1).
به ياد آور آن زمان كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به والدين خود احسان كنيد.
   خداوند حضرت يحيى را به خاطر صفات خوب او، از جمله، نيكى به والدين ستايش كرده و مى فرمايد:
(... و آتَيْنهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً * وَ حَناناً مِنْ لَدُنّا وَ زَكوةً وَ كانَ تَقِيّاً * وَ بَرّاً بِوالِدَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ جَبّارَاً عَصِيّاً * وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً)(2).
   يكى از خصلت هايى كه قرآن، آن را از صفات پسنديده حضرت يحيى برشمرده، نيكى كردن او به والدين خود است.
   خداوند در قرآن، فرموده است كه حضرت عيسى در گهواره به صورت اعجاز، از نبوت و آينده خود خبر داد و سپس درباره سفارشات مهمى كه خداوند به او كرده، مى فرمايد:
(... وَ أَوْصانى بِالصَّلوةِ وَالزَّكوةِ مادُمْتُ حَيّاً * وَ بَرّاً بِوالِدَتى وَ لَمْ يَجْعَلْنى جَبّاراً شَقِيّاً...)(3).
... و مرا به نماز خواندن و زكات دادن و نيكى كردن به مادرم تا وقتى كه زنده ام، وصيت نمود و جبّار و شقاوت تبار قرارم نداد.
   از آن جا كه حضرت عيسى پدر نداشت، تنها از احسان به مادر، سخن به ميان آورده است.

مصاديقى از احسان به پدر و مادر
از سوى ديگر آيه هاى گذشته، از مطلق احسان سخن گفته و احسان خاصى را مطرح نكرده اند. بنابراين، هر نوع احسانى را شامل مى شوند؛ اما در آيه هاى ديگرى احسان