صفحه ٣٤٨

يك سو، و دعوت به خير و ارشاد ضال و تعليم جاهل، از سوى ديگر، هر كدام داراى احكامى جداگانه اند و مفهوم اين سخن، آن است كه ارشاد ضال و تعليم جاهل، از دايره امر به معروف و نهى از منكر بيرونند؛ چنان كه در اين آيه مى فرمايد:
(وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ اُمَّةٌ يَدْعُونَ اِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ المُنْكَرِ)(1).
   در اين آيه، عنوان دعوت به خير جداى از عناوين امر به معروف و نهى از منكر ذكر شده است.

نهى از منكر و قيام عليه فساد
در مواردى، از نظر شرعى، قيام عليه فساد و مبارزه با ظلم لازم است تا اساس دين حفظ شود. اگر كسانى مى خواهند مقدسات دين را از بين ببرند، به يقين لازم است كه با آنان مبارزه كرد. با توجه به هدف از بعثت انبيا، شكى در لزوم مبارزه با فساد براى ما باقى نمى ماند و هر چند كه دليل شرعى هم بر لزوم چنين مبارزه اى نداشتيم، وقتى اساس اسلام در خطر است، مبارزه به هر قيمتى لازم است و بايد در اين راه، با هر خطرى روبه رو شد، چه عنوان امر به معروف و نهى از منكر بر آن صادق باشد يا نباشد. در اين گونه موارد، نه بايد در انتظار يافتن دليل تعبدى بمانيم و نه بايد در گرو عناوين و تطبيق عناوين باشيم؛ چرا كه راه روشن است و هدف مشخص و وظيفه ما مبارزه خواهد بود.
   مرحوم كاشف الغطاء(ره) در اين باره مى فرمايد: «فقيه بايد ادله ظنّى را براى موارد مشكوك ذخيره كند». پس مبارزه با فساد را در جامعه اسلامى، وقتى كيان اسلام در خطر است، به هيچوجه، نبايد يك مسئله مشكوك تلقى كنيم تا لازم باشد از راه ادله ظنّى به فكر اثبات آن باشيم.
   اما مى بينيم كه در بعضى روايات، بر اين گونه اعمال، عنوان امر به معروف و نهى از منكر اطلاق شده است. حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) در حالى كه هدف خود را از قيام كربلا بيان مى كند، چنين مى فرمايد:
      «خَرَجْتُ لاِمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ»