صفحه ٢٨٩

كه اين ها نتيجه مالكيتند و اصل مالكيت و لوازم آن، در جوامع بشرى و حتى جوامع وحشى، معتبر است و اگر يك جامعه وحشى، به خود حق مى دهد كه به اموال جامعه يا قبيله ديگر تجاوز كند، معنايش اين است كه حق دارد مالكيت آنان را سلب كند. به بيان ديگر، همان چيزى كه مجوز جنگ آن ها با ديگران مى شود، مجوز تملك اموال ديگران هم خواهد شد؛ اما همين قبيله مهاجم، در بين خودشان روابطى دارند و حرمت يكديگر و اموال يكديگر را رعايت مى كنند و دستبرد به آن نمى زنند حتى دزدها هم، كه اموال ديگران را مى ربايند، در روابط درون گروهىِ خود، اين قانون را معتبر مى دانند و به اموال يكديگر تجاوز نمى كنند.

حكم تجاوز مالى در قرآن
قرآن كريم، دزدى و راهزنى را از نظر اخلاقى مورد بحث قرار نداده است؛ زيرا زشتىِ آن ها روشن تر از آن است كه نياز به بيان داشته باشد، بلكه تنها به تعيين و تبيين مجازات حقوقى و حكم كيفرىِ آن ها اكتفا كرده و مى فرمايد:
(وَالْسّارِقُ وَالْسّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ اَيْدِيَهُما جَزاءً بِماكَسَبا نَكالا مِنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ)(1).
مرد دزد و زن دزد (براى اين كار زشت) دستشان را قطع كنيد كه اين كيفر آن ها از سوى خداوند است و خداوند مقتدر و حكيم است.
   در آيه ديگر، درباره راهزنىِ مسلحانه آمده است:
(اِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِى الاَْرْضِ فَساداً اَنْ يُقَتَّلُوا اَوْ يُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَيْدِيهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاف اَوْ يُنْفَوا مِنَ الاَْرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فِى الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِى الاْخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ)(2).
حقاً كسانى كه با خدا و رسول او به جنگ برخيزند و در روى زمين سعى در فتنه و فساد كنند، كيفرشان جز اين نباشد كه كشته شوند يا به دار زده شوند يا دست و پايشان برعكس بريده شود و يا تبعيد شوند، كه اين خفّت و خوارىِ آن ها در دنيا است و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.