صفحه ٢٩٠

 در اين آيه، چندين كيفر را براى محارب و مفسد فى الارض كه سلاح به دست مى گيرد، مردم را مى ترساند و اموال آنان را به يغما و تاراج مى برد، نام برده است كه حاكم بر اساس مصلحتى كه تشخيص مى دهد، يكى از كيفرهاى نامبرده را درباره او اجرا مى كند.
   قرآن حكايت دارد از اين كه هرگاه پيغمبر مى خواست گروهى از مردم متمايل را به اسلام هدايت كند، با ايشان بر انجام يا ترك كارهايى بيعت مى كرد كه يكى از شاخص ترين آن ها ترك سرقت بود و خداوند در يكى از آيات قرآن، به پيغمبر خطاب كرده، مى گويد:
هرگاه زنان مؤمن نزد تو آمدند تا بر اين كه به هيچ وجه به خدا شرك نورزند، دزدى نكنند، زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند و ... با تو بيعت كنند، بيعت آنان را بپذير.(1)
   به هر حال، دزدى از جمله آن كارهاى ممنوعى است كه پيغمبر اسلام از گام نخست و قبل از هر چيزى، بر ترك آن از پيروان و ياران خود بيعت مى گرفت.

سرقت هاى پنهان
1. خوردن مال يتيم

تجاوز به اموال ديگران و غصب حقوق مردم، غير از دزدى، به شكل هاى گوناگون ديگرى نيز انجام مى گرفته كه شكل دزدى رسمى را نداشته اند. از اين رو، از آن ها با عنوان سرقت پنهان ياد مى كنيم و از آن جا كه برخى از اين نوع تجاوزهاى غيرعلنى، كم و بيش، در بين مردم رواج داشته و يا زشتى و بد بودنشان چندان مورد توجه نبوده است، قرآن كريم درباره آن ها تأكيد بيش ترى دارد و با شدت بيش تر، آن ها را محكوم مى كند.
   يكى از اين موارد، اموال يتيمان است كه معمولا، از سوى بزرگ ترها و خويشان و سرپرستانشان مورد تجاوز قرار مى گرفت. در جامعه عرب، به دليل وقوع جنگ هاى بسيار، قبل و بعد از اسلام، يتيمان فراوانى وجود داشتند و بر اساس سنت قبيله اىِ آن