صفحه ٣٠٥

ناسازگار نيست، هر چند كه يك كار اخلاقى مى تواند درجات بالاترى نيز داشته باشد؛ ولى اين عملكرد نيز از آن جا كه پاداش آن معنوى است نه مادى، جزو كارهاى عبادى و اخلاقى خواهد بود.

2. صدقه
لفظ صدقه در قرآن، بسيار آمده است. صدقه نيز همانند زكات، در اصطلاح متشرعه، مفهوم خاصى پيدا كرده و تنها بر كمك هاى مالىِ مستحبى، كه شخص وظيفه شناس و متعبد، علاوه بر تكليف واجب خود، به فقرا مى دهد، اطلاق مى شود كه نقطه مقابل زكات واجب مالى است؛ اما در قرآن، صدقه نيز همانند زكات، مفهومى بسيار گسترده دارد و علاوه بر صدقات مستحب، بر زكات واجب هم اطلاق مى شود؛ چنان كه در اين آيه آمده است:
(اِنَّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَالْمَساكينِ وَالْعامِلينَ عَلَيْها وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِى الرِّقابِ وَالْغارِمينَ وَفى سَبيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبيلِ فَريضَةً مِنَ اللّهِ وَاللّهُ عَليمُ حَكيمٌ)(1).
صدقات تنها براى نيازمندان، مساكين، كارگزاران آن، كسانى كه بايد دل هاشان را به دست آورد، در راه آزاد شدن بردگان، وامداران، در راه خدا و براى در راه ماندگان بايد صرف شود و اين فريضه اى است از سوى خداوند و خداوند دانا و حكيم است.
   در اين آيه، واژه صدقه در مورد زكات واجب به كار رفته و راه هاى مصرف آن را نيز برمى شمارد.
   صدقه در قرآن، در موارد مستحبى نيز به كار رفته و حتى در مواردى مثل مهريه ازدواج نيز از مشتقات همين ماده استفاده شده است:
      (وَآتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً)(2).
   در اين جا «صدُقه» به ضم دال، كه هم ريشه با صدقه است، بر مهريه زن اطلاق شده است.
   مى توان گفت كه در مجموع بيش از بيست مورد در قرآن از واژه صدقه و مشتقات آن مانند: تصدق، صدُقه، مصدقين، مصدقات، متصدقين و متصدقات استفاده شده است.